نظريه بازيها علم استراتژي است. اين نظريه تلاش ميكند تا اعمالی كه «بازيكنها» در گسترهاي از «بازيها» بايد انجام دهند تا بهترین پیامد به بار آید را به شکل رياضي و منطقي تعيين كند .
بازیهايي كه اين نظريه مورد مطالعه قرار ميدهد از شطرنج تا تربيت كودک و از تنيس تا اشتغال كشورها را در برميگيرد. تمام اين بازيها یک ويژگي مشترك دارند و آن نوعی وابستگي دروني است به اين معنا كه نتيجه بازي براي هريك از شركتكنندهها به انتخابها (استراتژيهاي) همه افراد بستگي دارد. در بازيهاي موسوم به بازي با حاصل جمع صفر؛ منافع بازيكنها بهطور كامل با يكديگر تعارض پيدا ميكند، بهگونهاي كه بهرهاي كه يك فرد كسب ميكند، همواره معادل ضرر فرد ديگر است. شایان ذکر است که بازيهايي كه در آنها همه بازیکنان ممکن است به منفعت دست یابند (یعنی بازيهای با حاصل جمع مثبت) یا ضرر کنند (یعنی بازيهای با حاصل جمع منفي) معمولترند. در این بازیها درجات مختلفی از تعارض وجود دارد .
در نظریه بازیها و علم اقتصاد، یک بازی مجموع-صفر، یک مدل ریاضی از وضعیتی است که سود (یا زیان) یک شرکت کننده، دقیقاً متعادل با زیان های (یا سودهای) شرکت کننده (های) دیگر است. اگر مجموع سودهای شرکت کننده ها با هم جمع شود و مجموع زیان ها از آن کم شود، حاصل برابر صفر خواهد بود. در نتیجه، بریدن یک کیک (که برداشتن یک قطعه بزرگتر مقدارِ کیک موجود برای بقیه را کم می کند) اگر همه ی شرکت کننده ها ارزش مساوی برای هر واحد از کیک قائل باشند، یک بازی مجموع-صفر است (مطلوبیت نهایی را ببینید.) در مقابل، مجموع-ناصفر وضعیتی را توصیف می کند که مجموع سودها و زیان های طرف های درگیر، کمتر یا بیشتر از صفر باشد. یک بازی مجموع-صفر، یک بازی به رقابتی اکید هم نامیده می شود؛ در حالی که بازی های مجموع-ناصفر می توانند رقابتی یا غیر رقابتی باشند.
یکی از مفاهیمی که رئیسجمهوری و وزیر خارجه وی در نطقها و نوشتار خود بر آن تاکید ورزیدهاند نفی بازی با حاصل جمع صفر است. این مفهوم یکی از مفاهیم پرکاربرد در دانش روابط بینالملل است که بدیهی است مخاطب عام کمتر آن را شنیده و چندان با آن آشنا نیست .
مفهوم بازی با حاصل جمع صفر پس از رنسانس به نظریه واقعگرایی پیوست و حتی نوواقعگرایانی چون والتز هم به آن باور داشتند. این مفهوم مدیون یک قانون در فیزیک است که میگوید «میزان انرژی در کائنات ثابت است، انواع انرژی به هم تبدیل میشوند اما هرگز از بین نمیروند.»
به این ترتیب واقعگرایان باور دارند که میزان قدرت در کل ساختار نظام بینالمللی، مقداری ثابت است که از بازیگری به بازیگر دیگر منتقل میشود اما چیزی به مجموع آن اضافه نمیشود. بازیگران اصلی از نظر واقعگرایان دولتها هستند و بنابراین وقتی در یک تعامل بینالمللی به قدرت یک دولت افزوده میشود قطعا از قدرت یک يا چند دولت دیگر کاسته شده است.
صحنه یک بازی کودکانه را در نظر بگیرد. در این صحنه فرضی، 10 توپ وجود دارد که چند کودک بر سر تصاحب آنها با هم در رقابت هستند. هر بار که یکی از کودکان توپی را از کودک دیگر میرباید نمره کودک پیروز «مثبت یک» و نمره کودک بازنده «منفی یک» است. حاصل جمع ریاضی مثبت یک و منفی یک صفر است. این همان مفهوم بازی با حاصل جمع صفر است. در این عرصه هیچ توپ جدیدی اضافه نمیشود و همان توپهایی موجود تنها جابجا میشوند.
از نظر واقعگرایانه دولتها در عرصه بینالملل کارکردی شبیه به کودکان فوق دارند و توپ هم نماد قدرت است. هر دولتی بالذات به دنبال قدرت با هدف تضمین بقا است و چون میزان کل قدرت ثابت است، هر دولتی قدرت خود را افزایش دهد دیگران به همان نسبت قدرت خود را از دست میدهند. قدرت اصولا یک مفهوم نسبی است و قدرت هر بازیگر در نسبت با دیگر بازیگران تعریف میشود.
در نگاه واقعگرایان منافع هم نسبی هستند. هر بازیگری در تعامل با دیگر بازیگران بیش از آنکه دغدغه میزان سود خود را داشته باشند دغدغه آن را دارد که دیگر بازیگران سود بیشتری نبرند. با چنین رویکردی بازی برد- برد معنی ندارد و یک سر هر بازی بینالمللی برد و سر دیگر آن باخت است.
جالب است مخاطبان محترم توجه کنند که متاسفانه این نظریه هنوز محبوبترین نظریه در روابط بینالملل است و بسیارند سیاستمدارانی که در انگارههای خود همچنان به آن باور دارند. هنوز لیبرالها، نولیبرالها در مقایسه با واقعگرایان در اقلیت به سر میبرند.
با توجه به توافق هسته اي صورت گرفته همچنان مشاهده مي كنيم كه از داخل و خارج بوق و كرنا بر دست گرفته كه اين چه توافقي است و تمام موارد ذكر شده به ضرر كشور است پس از قرائت بيانيه توسط دكتر ظريف و خانم موگريني در دانشگاه لوزان كه از شبكه خبر پخش مي شد پس از سئوال مجري از كارشناس گمنام برنامه در خصوص بيانيه قرائت شده ايشان با اعتماد به نفس زايدالوصفي و بدون حتي يك تشكر از گروهي كه يك سال و نيم است با خون دل و مشقتهاي فراوان كار را بدينجا رسانيده فرمودند گفته هاي دكتر ظريف با خانم موگريني تضاد و تناقض شديد داشتند! ؛ و قاعدتا يك توافق بي سر وته است !!
برخي ديگر گفتند: اسب زين شده را داده ايم و افسار پاره تحويل گرفته ايم!! كسي را به بي سوادي متهم نمي كنم وليكن بد نيست كارشناسان ما هم كمي مطالعات تئوريك داشته باشند.زيرا با اتكا به اين انديشه هاي دگماتيك در دام جهل افتاده و با عامه بي سواد خيلي تفاوت نداريم گويا اين بزرگواران نيز متاسفانه بدنبال برد مطلق هستند.
حال با يك ديدگاه علمي و واقع گرايانه وقتي كه بررسي مي كنيم اين يك رقابت نيست كه يك طرف برنده شود و طرف ديگر بازنده بلكه وارد عرصه بازي شده ايم و اين يك توافق دو جانبه است بدون هیچ تردیدی میتوان گفت بازیگری که با دیدگاه فوقالذکر به برنامه هستهای ایران مینگرد رژیم صهیونیستی است. هر پیشرفتی در این برنامه از منظر تلآویو به مثابه پسرفت اسرائیل است.
هر سانتریفیوژی که در ایران آغاز به چرخش میکند تیم سیاست خارجی نتانیاهو احساس میکند یکی از همان توپها را که قبلا به آن اشاره شد از دست داده است؛ بنابراین کودک درون نتانیاهو از هر ابزاری استفاده میکند تا توپهای بیشتری از دست ندهد حتی اگر این ابزار کشیدن نقاشی کودکانه در مجمع عمومی سازمان ملل باشد! بمبی که نتانیاهو آن روز با خود به مجمع عمومی آورد بیشباهت به بمبهای «دالتونها» در کارتون «لوک خوششانس» نبود.
بازی های با حاصل جمع غیر صفر از آن جهت که برد یک طرفه لزوماً به معنای باخت طرف مقابل نسبت یک بازی صرفاً رقابت آمیز نمی باشد. جمع جبری بردها و باختها ضرورتاً نباید صفر باشد. بازی های با حاصل جمع غیر صفر می توانند فقط شامل 2 بازیکن یا تعدادی بیشتری از بازیکنان باشند. در این بازی هم برای عنصر تعارض و هم برای عنصر همکاری جاهست.
پس دقت كنيم كه مسئله هسته اي ايران يك بازي يك طرفه برد نيست ؛ در اين بازي در پي برد نباشيم زيرا با اين نوع نگاه ؛ وارد بازي حاصل جمع صفر شده ايم , بلكه روند بگونه اي است كه بازي برد –برد را بايستي دنبال نماييم ؛ حتي اين برد بمنزله تقسيم مساوي و 50 -50 نيست بلكه نتيجه اين بازي بستگي به رفتار شركت كنندگان ، سوابق موضوع ؛ حاد بودن شرايط ؛ دخالت نيروهاي خارجي ، سنگ اندازي ذي مدخلان و … دارد.
در اين مذاكرات كل دنيا ديدند كه گروهی 5-6 نفره از ایران در مقابل 30-40 نفر که عموما از نظر دیپلماسی سوابق بسيار كهني دارند و گروههاي قوي كارشناسي آنها را حمايت مي كنند صورت گرفت و از طرف ديگر سوابق اسف بار در هشت سال رياست جمهوري سابق و انداختن سنگ در ته چاه و ياوه خواندن قطعنامه هاي شوراي امنيت و كاغذپاره شمردن تحريمها در آن دوره كه سايه سنگيني بر مذاكرات گذاشته بود ، با اين توصيف حدود یک سال و نیم اين گروه در حال مذاکره اند و با مشقتهاي فراوان بدون آنکه تسلیم شوند قدرت ادامه چانه زنی دیپلماتیک خویش را نشان داده و بدرستي جور صد عاقل را كشيدند و تكه هاي كاغذ را پازل وار به هم چسباندند تا ثابت كنند ايراني اگر بخواهد مي تواند فرهنگ غني خود را به رخ جهانيان بكشد, بنابر اين آنچه كه حاصل شده است نقطه عطفي است براي حركتي جديد و رو به رشد در كشور جمهوري اسلامي ايران در عرصه هاي بين المللي و اين خود يك پيروزي است.
انتظار مي رود گروهها و جناحهاي داخلي به اين روند علمي و واقع گرايانه احترام بگذارند با توجه به اينكه رهبر معظم انقلاب نيز حامي اين گروه بوده و از تمامي مسائلي كه در توافقات هسته اي مي گذرد مطلع است بهتر است كوتاه بياييم ، بايستي بپذيريم كشور ما چندين سال است در تحريمهاي كشنده زندگي كرده و با هزينه بالايي كشور را اداره كرده ايم ، به قول دكتر ظريف امروز نبايد نگران باشيم ؛ روزي كه ما را تحريم كردند بايستي دلواپس مي شديم ؛ حال كه تحريمها مي خواهد برداشته شود ناراحتيم ؟! پس كمي واقع بينانه نگاه كنيم به جاي ورود به بازي حاصل جمع صفر بهتر است به بازي حاصل جمع ناصفر فكر كنيم راهي كه رئيس جمهور محترم و وزير امور خارجه با درايت در پي اجراي آن بوده وهستند ؛ رئيس جمهور محترم در مناصب مختلف اطلاعاتي ؛ امنيتي و بين المللي حضور داشته است و بهتر از هر فرد ديگري كه خود را صاحب اختيار مي داند قدرت تصميم گيري دارد ؛ پس اجازه دهيم اين گروه كار خود را انجام دهند و از سنگ اندازي حذر كنيم كه قطع يقين دود اين سنگ اندازي ها به چشم خودمان خواهد رفت.
با آرزوي سربلندي براي ملت ايران
سعيد صياد
چهاردهم فروردين ماه 1394
]]>