قصه پرغصه نظام آموزشی کشور

انواع خطاهاي ارزیابی عملكرد و راههای کاهش آن در سازمان
نوامبر 17, 2023
نوموفوبیا چیست؟ آیا شما هم گرفتار آن هستید؟
فوریه 8, 2024

نوشته دکتر سعید صیاد


زمانی که ما درس می خواندیم یک نوع مدرسه بیشتر وجود نداشت مدرسه ای بود به نام مدرسه دولتی، دانش آموزان از هر طیفی( کارگر، کارمند، بازاری، مرفه، فقیر، متمول و ….) همه در همین مدارس درس می خواندند رایگان رایگان بدون هیچ گونه هزینه ای!


همه با صلح وآرامش در کنار هم‌ زندگی می کردیم دغدغه ای جز درس خواندن نداشتيم اولیا هم تکلیفشان روشن بود بچه های خود را به مدرسه می فرستادند تا باسواد شوند و خوب می دانستند که آموزش در کشور رایگان است.


طبق اصل
۳۰ قانون اساسی “دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد” البته آحاد ملت با این قانون آشنا نبودند ولی از فحوای این قانون بی خبر نبودند، علی ایحال در مدارس دولتی طبق یک توزیع نرمال هر کسی استعداد بیشتری داشت نمرات بالاتری می گرفت و هر که هم کمتر دل به درس میداد راه خود را از مدرسه جدا می کرد وارد بازار آزاد می شد و چه بسا همین‌ها که از مدرسه بیرون می رفتند زندگی بهتری داشتند( در این خصوص نیز مقاله ای خواهم نوشت،این موضوع بماند تا وقت دگر)


اینجا قصد منزه کردن و متمایز کردن نظام آموزشی قدیم را ندارم، سیستم آموزشی قدیم هم مشکلاتی داشت که جای بحث دارد ولی امتیازات بسیار زیادی در آن مستتر بود از جمله:


۱. عدم انفکاک اغنیا از فقرا

 .۲. تعامل دو سویه و چند سویه بین دانش آموزان از هر طیفی

۳. رایگان بودن آموزش دلیلی برای عدم خودنمایی والدین

۴. آموزگاران با هر سطح سواد فقط در این مدارس تدریس می کردند.

۵. کتب درسی همان بود که وزارت آموزش و پرورش ابلاغ کرده بود.

۶. سطح علمی آموزگاران هم واقعا خوب بود.

۷. اکثر قریب به اتفاق معلمین ، سختگیر ولی انسانهای دلسوز، مهربان و اخلاق مدار بودند.


امروز ما چه شده ایم؟ و به کجا رسیده ایم؟


دوستان و عزیزانی که دهه
۵۰، ۶۰، ۷۰ درس خوانده اند کمی فکر کنند به روزگار مدرسه رفتن خود با کمی تامل سپس ادامه مقاله را مطالعه کنند.


مدارس امروزه طبق زحمات آقایان!! مسؤل در جمهوری اسلامی طبقه بندی شد دیگر مدرسه ای به نام مدرسه دولتی وجود ندارد واقعا اینجانب به عنوان یک معلم دانشگاه نمی دانم چند طبقه مدرسه در کشور وجود دارد؟


آنهایی که به ذهنم می آید:

۱. مدرسه دولتی(اشتباه نکنید این مدارس آن مدارس دولتی قدیم نیستند بصور مختلف از والدین هزینه می گیرند)

۲. مدرسه غیرانتفاعی

۳. مدرسه شاهد

۴. مدرسه نیمه دولتی

۵. مدرسه نمونه مردمی

۶. مدرسه تیزهوشان

۷. مدرسه تطبیقی

۸. مدرسه هیئت امنایی

و……
در یکی از سایتهای تخصصی وزارت آموزش و پرورش اذعان داشته بود که
۲۳ نوع مدرسه داریم!! دست مریزاد خسته نباشید….


معمولا وقتی می خواهیم سیستمی را تغییر دهیم دلایل متقنی برای آن باید داشته باشیم، نظام قدیم آموزش چه مشکلی داشت،( اتفاقا داشت) ولی کسی آسیب شناسی کرد؟ اگر این پاتولوژی انجام شده نتیجه آن را به مردم اطلاع داده اید؟


پاسخ را من به شما می دهم. خیر هیچ آسیب شناسی انجام نشد این جمله را از کسی استماع می کنید که
۴۰ سال یا دانش آموز و دانشجو بوده یا معلم و این چهل سال در نظام آموزشی تنفس کرده و با پوست و گوشت و استخوان آن را درک کرده است.


سوال بعدی ؟ پس چرا تغییر دادیم؟ چون پول عنصر با ارزشی در مراودات اجتماعی است و عاملی است که می تواند موتور محرک باشد.


بعد از این طبقه بندی مدارس به فجایع خیلی عجیب و غریبی رسیدیم؛که اولیا سالهاست با آن دست به گریبان بوده و همچنان گرفتار آن هستند و در یک چرخه ای افتاده اند که بعید بدانم نجات پیدا کنند.

 

دستاورد پولی کردن آموزش:


۱. ارائه خدمات در ازای پول، Fee For Service

غیر منصفانه ترین کاری که صورت گرفت و دستاورد مسؤلین کشور بود همین بود؛ به هر اندازه پول بدهید آش می خورید، آن بنده خدایی که پول ندارد برود ته صف و به مدارس دولتی ارجاع شود! این عدالت است؟ بنده خدایی که پول ندارد باید بالاجبار در مدرسه دولتی ثبت نام کرده کلاسهای 45 نفری را تجربه کند با معلمی که دیگر حس و حال تدریس را ندارد زمان بگذراند.


۲. بی عدالتی در آموزش

آنچه که در مدارس غیرانتفاعی درس داده می شود از نظر حجم و کیفیت با مدارس دولتی قابل مقایسه نیست. یک نمونه از این بی عدالتی : دانش آموزان ابتدایی در مدارس دولتی زبان انگیسی ندارند ولی در غیرانتفاعی زبان خیلی خوب کار می شود زمانی که به متوسطه اول می‌روند مشکل سرباز می کند و اختلاف بین سطح بچه ها نمایان می شود. حدود 85 درصد از دانش آموزان کشور در مدارس دولتی عادی تحصیل می کنند که سهمشان از رتبه های برتر و رتبه های زیر 3000حدود 2.5 درصد است. و اینکه یک سوم رتبه های برتر کنکور تهرانی بودند!! به بیان دیگر پولدارها سهم بیشتری دارند. چه دانش آموزانی که از استانهای محروم بوده اند ولی چون پول نداشته اند با این سیستم فشل هرز رفته اند؛ گناه آنها بر گردن چه کسی است؟( البته کنکور نشاندهنده علم و هوش و استعداد کامل دانش آموزان نیست ولی آنچه که موجود است و آشی که همه باید بخورند فعلا همین است و ما هم مجبوریم به غلط به آن استناد کنیم)


۳. ایجاد مافیای تدوین کتب کمک آموزشی

 با نفوذ گروه‌های ذینفع در وزارت آموزش و پرورش دیگر کتب درسی که خود وزارتخانه چاپ می‌کند به زباله دان اتاقها انداخته شده و گاج صورتی و سفید ، فرازمینی ها ، مبتکران، یک شبه دانشمند شوید یک و دو ، خیلی سبز قرمز و نمونه این خزعبلات در ویترین کتابخانه دانش آموزان جای گرفته جالب اینکه هر کتاب این عتیقه ها امروز بالای ۲۵۰ هزار تومان است فقط یک کتاب! سوال اصلی از نظام آموزش و پرورش این است که پس چرا کتاب چاپ می کنید؟ برای مدارس دولتی؟ همین؟ جای تاسف دارد که این همه درختان را صرف زباله دان می کنید آیا این انسانیت است؟ محیط زیست چگونه توسط نظام آموزش رو به تباهی می رود. پاسخی دارید؟


۴. نان دانی برای یک مشت معلم نمای دلال مسلک

در این بازار آشوبناک محلی برای لفت و لیس معلم نماها درست شده است، نان را در خون می زنند و به زن و بچه خود می دهند، در مدرسه درس درست و حسابی نمی دهند و آنها را موکول می کنند به تدریس در بیرون از مدرسه یا موسسه های خصوصی که خود معلم نمای آنجا هستند یا معلم نمای سرخانه، من به این قوم هیچگاه معلم نمی گویم چون اینها یک مشت آدم دلال مسلک هستند که بدرستی شغل خود را انتخاب نکرده اند،کاش می شد اینها را سوق داد به سمت دلالی های کثیف ولی پول آور… که رو به معلمی نمی آوردند. شأن معلم خیلی والاست این قوم نادان آبروی معلمین زحمتکش را هم برده اند هر چقدر هم علم داشته باشند انگل‌های نظام آموزش هستند، معلمی که درسش را در کلاس نمی دهد و به هر نحوی از انحا به خانه دانش آموزان می رود یا آنها را به موسسه ای می کشاند لجن است لجن. اینها دستاورد پولی کردن آموزش بود از این بدتر این است که همین معلم نماها انواع ترفندهای شیادی را بخوبی یاد گرفته‌اند سخت گيري در کلاس را انجام داده نمرات دانش آموزان بخت برگشته را پایین ارزیابی می کنند بعد در لفافه به دانش آموزان می گویند اگر می خواهی پایه ات قوی شود خصوصی با شما کار می کنم… و این شروع یک زندگی انگلی برای معلم نما خواهد بود.

 

5. ترک تازی نو کیسه ها و تازه بدوران رسیده ها

با تاسیس مدارس غیر انتفاعی توسط افراد معلوم الحال و متمول باب جدیدی برای رانت خوری ایجاد شد. هم اکنون بسیاری از مسولین سابق ؛ اسبق و حتی مسولینی که امروز در اوج صدارت هستند یک مغازه دو دهنه ای به نام مدرسه غیرانتفاعی افتتاح کرده به عنوان حیات خلوت با رانتهای آشکار و نهان خون مردم را در شیشه کرده اند و اتفاقا با افتخار می گویند که خدمات آموزشی ارایه می کنیم و به ملت خدمت می کنیم!! شنیده شده که در برخی از همین مدارس در منطقه یک تهران، هزینه هر سال تحصیلی در مقطع متوسطه بالای 150 میلیون تومان است!! به نظر شما این مدارس چه درس می دهند؟ از کدام کشور معلم وارد می کنند؟ دلاری حقوق می دهند؟ جالب اینکه فخرالملوک خانمها هم که قبلا سرچشمه می نشستند برای هم از مال و منال و … خود می گفتند حالا از طریق واتساپ و تلگرام و اینستا از ثبت نام فرزند خود در این مدارس صحبت می کنند و بقیه را تحقیر می کنند؛ همین موضوع باعث می شود که مابقی خان باجی ها نیز برای فرار از این حقارت به هر دری بزنند تا در آن مدرسه ویژه ثبت نام کنند و پدران خانواده نیز بدنبال درآمد بیشتر حلال و گاهی هم حرام (رشوه ؛ زیرمیزی ؛ کلاهبرداری ؛ اختلاس و هزار مسیله دیگر) خواهند بود و این چرخه معیوب و چرک کماکان ادامه پیدا می کند.


6. والدین سمی

یک بخش از گناه و قصور نیز برعهده والدین است بویژه مادران دلسوز دلسوز، همین گروه لقمه چرب و نرمی برای این دسته از معلم نماها هستند و با شکار این خانواده ها و پیدا کردن نقاط ضعف آنها جملاتی دلنشین: اگر می خواهید فرزند دلبندتان دانشمند شود به ما بسپارید اگر رتبه کنکوری تک رقمی می خواهید با ما پیمان ببندید، اگر می خواهید در مسابقات کانگورو اول شوید این کار تخصص ماست و از این دسته از هجویات و خزعبلات …. مادران نگون بخت هم بنا به هر دلیلی از سبقت گرفتن از همکلاسی، تا فخر فروشی و یا حتی هدف صرف دانش اندوزی آب به آسیاب معلم نماها ریختن است.

 

نتیجه این تغییر انقلابی که در نظام آموزش انجام شد چه بود؟

انتظار می رفت با این تغییر زاید الوصفی که آقایان انجام داده اند حتما نتیجه خیلی عالی بدست آید و شال افتخارات را بر گردن منجی این نظام آموزشی بیندازیم ولی واقعا تغییری حاصل شد؟

نظام آموزشی قدیم که امثال دکترحسابی ها ؛ دکتر سمیعی ها و …. تحویل جامعه داده بود امروز چه خروجی دارد که به آن ببالیم؟ خروجی آموزش و پرورش ورودی دانشگاهها هستند؛ چه بلدند؟ فیزیک؟ شیمی؟ ریاضی؟ ادبیات؟ فلسفه؟ منطق؟ هنر؟ زبان؟ واقعاً چه بلدند؟  این همه پول و هزینه صرف شد که ما چه چیزی را دقیقا آموزش ببینبم؟ دانشجویان امروز بمراتب بی سوادتر؛ کاهل تر و ضعیف تر از 10 سال پیش هستند و به مراتب فجیع تر از 30 سال قبل!!! وقتی به دانشجوی دکتری یک متن لاتین می دهیم سرگیجه می گیرد حاضر به ترجمه یک صفحه آن نیست مستقیما با رجوع به دارالترجمه ها زحمت را از گردن خود انداخته و با پول؛ جبران مافات می کنند به همین راحتی!! نظام آموزش بصورت برره ای اداره می شود.

البته این تغییر انقلابی در آموزش برای هر کسی هر چی نداشت برای مسولین امر نان خوبی داشت؛ حسابی پول به جیب یک عده مفت خور واریز کرد؛ و حساب بانکی آدمهای نالایق را پر کرد؛ و یک عده معلم نمای دلال مسلک را وارد گود کردیم که از سادگی و جهل مردم سو استفاده کنند و نان را در خون زده به زن و بچه خود بدهند از سوی دیگر ارج و قرب معلمین واقعی زیر پا له شد . مردم هم که چاره ای ندارند باید این ظلم را بپذیرند و اگر پول ندارند در مدارس دولتی شلوغ ثبت نام کنند اگر فرزندشان توانست خوب یاد بگیرد که گرفته اگر هم نتوانست یا ترک تحصیل می کند و یا مسیر زندگی اش به سمت دیگری تغییر می کند ؛ اینها همه بی عدالتی هایی بود که دستاورد این تغییرات محسوب می شود..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *