“در اين ايام كه ايران بصورت مطلق تعطيل است و از 20 اسفند تا 20 فروردين هيچگونه تحركي در كشور ديده نمي شود و همه در خواب با آرامش بسر مي برند لازم ديدم براي كساني كه دغدغه پيشرفت كشور را دارند اين مقاله را كه در آذر ماه سال گذشته منتشر گرديده بازخواني كرده و ملاحظه كنيم امروزه ديگر رقيب ما امريكا و آلمان و انگليس و ژاپن نيستند حتي مالزي و كره هم از ما بسيار پيشي گرفته اند كشوري مثل امارات عربي متحده كه چهل و سومين سال استقلال خود را جشن گرفته از كشور ما بسيار پيشرفته تر شده البته برخي منتقد اين هستند كه ساختمانهاي بلند كه دليلي بر پيشرفت نيست و يا به حضور امريكا در اين كشورها اشاره دارند من هم خوب مي دانم كه برج سازي پيشرفت نيست وليكن به درآمد ملي و توليد ناخالص ملي آن نگاه كنيم و به داشته هايشان و بعد مقايسه كنيم با داشته هاي كشور خودمان و توليد ناخالص ملي و باقي قضايا….
يادمان نرود كه اينها درس و تجربه هستند قرار نيست نعل به نعل از كشوري تقليد كنيم وليكن خوب است كه تجربه كسب كنيم تا عبرت نشويم …. علي ايحال به قول پيتر سنگه در كتاب fifth principle نمي دانم اين قورباغه قدرت جهيدن دارد يا خير ، اين مقاله به رموز پيشرفت يك كشور نوپا مي پردازد”
این روزها (آذر 1393) مردم امارات، در حال سپری کردن جشن های استقلال کشور خود هستند؛کشوری که در 43 سالی که از استقلالش گذشته، توانسته است بیش از بسیاری از ممالک دارای تاریخ و تمدن و وسعت، بدرخشد و سری در میان سرها داشته باشد.سرزمینی که امروز به نام “امارات متحده عربی” شناخته می شود، یک قرن پیش، موطن بادیه نشیانی بود که به سختی روزگار می گذراندند. قحطی
دهه های1930 و 1940 میلادی عرصه را چنان بر مردمان آن دیار تنگ کرد که چاره ای جز سرخ کردن و خوردن ملخ های پرشمار بیابان نداشتند.
با این حال، مردم آن سرزمین، خود را محکوم به گم شدن در میان توفان های شن و محو شدن در تاریخ ندانستند. آنها تصمیم گرفتند خاک را به طلا تبدیل کنند و بی هیچ مبالغه ای این کار را کردند و از این رو ، پر بیراه نیست به مردم این سرزمین و حاکمان دوراندیش آن لقب کیمیاگر داد.
اما راز پیشرفت امارات و به ویژه شهر دوبی چیست و چه درس هایی در آن برای ملت های تشنه پیشرفت وجود دارد؟ چگونه است که مردمان زیادی در نقاط مختلف دنیا که بسیار بیشتر از اماراتی ها امکانات دارند و البته همانند آنها مشتاق رشد و توسعه هستند، هنوز اندر خم یک کوچه اند و مردم این کشور کوچک توانسته اند در کمتر از نیم قرن، از چادر نشینی به قصر نشینی برسند و از شتر سواری به مالکیت یکی از برترین خطوط هوایی جهان؟!
با مطالعه در تاریخ امارات، می توان گفت که همسایه های جنوبی، خود را به چند اصل برتری بخش آراستند و گوی سبقت را ربودند:
1 – هدفمندی، ایمان به ساختن و تلاش واقعی: «محمد بن راشد آل مكتوم» نخست وزير دولت امارات و حاكم دبي کتابی دارد به نام ” نگرش من” ؛ خاطره ای جالب از او را در این کتاب که به 30 سالگی شیخ مربوط می شود، بخوانید: « در دهه 1980 ، اجلاسی متشکل از برخی مقامات عربی برگزار شده بود. همه درباره جنگ ایران و عراق و بحران فلسطین صحبت می کردند و من ، خواستم فضا را عوض کنم. بنابراین رو به مقامات حاضر در اجلاس کردم و گفتم که چرا به جای این بحث ها، فکری به حال توسعه منطقه نمی کنیم و مثلاً چرا سعی نمی کنیم دوبی را به شهری توریستی تبدیل کنیم که از سراسر دنیا به سویش بیایند؟
واکنش مقامات عربی جالب بود؛ یکی شان که وزیر بود، پاسخ داد: آخر دوبی چه دارد که بتوان آن را به جاذبه توریستی تبدیل کرد؟ چیزی جز صحرای برهوت و خورشید سوزان و شرجی دریا و شن های داغ؟ » شاید هر کس دیگری جز شیخ محمد بود، با خود می اندیشید که عجب سخن یاوه ای گفتم! راست می گویند، شهر و کشور من چه جاذبه ای برای گردشگران دارد؟ اما شیخ، آن کنایه را نادیده گرفت و حتی به موتور محرکی برای خودش تبدیل کرد تا با عمل به گفته اش ، جواب آن وزیر طعنه گو را بدهد. او به کشورش بازگشت و در حالی که صدای وزیر در گوشش می پیچید که دوبی چه جاذبه ای دارد، با خود گفت: “جاذبه را باید ساخت.” و بدین ترتیب، گام های زیربنایی را برداشت، شرکت هواپیمایی امارات را تأسیس کرد، به جذب سرمایه گذاری های خارجی پرداخت، در دادن امتیازات به سرمایه گذاران، خساست به خرج نداد و دوبی را به بهشت سرمایه گذاران تبدیل کرد، هتل ها یکی پس از دیگری ساخته شدند و آن صحرای برهوت، به زمینی گران قیمت تبدیل شد که تاجران برای متر مترش ، با یکدیگر چانه می زدند، مراکز خرید را به مدرن ترین شکل ممکن ساخت، کوشید تفریحاتی که توریست ها به دنبال آن هستند را در بهترین کیفیت فراهم کند و … سال ها بعد، آن وزیر عربی که سخنان شیخ محمد را مسخره کرده بود، برای گذراندن ایام تعطیلات خود به همراه خانواده به دوبی رفت.
2 – آنچه برای تجارت خوب است برای دهکده خوب است: این شعار حاکمان دوبی بود، زمانی که این شهر، دهکده ای بیش نبود. دوبی و بخش وسیعی از امارات در حاشیه دریا قرار داشتند و مردمانش می کوشیدند با تجارت دریایی روزگار بگذرانند، تجارتی که چندان هم پر رونق نبود. با این حال، آنان فارغ از شعار زدگی و تعصبات قبیله ای، برای تجارت ارزش بسیاری قائل بودند. این روحیه نسل به نسل منتقل شد و اینک بخش عمده ای از درآمد امارات و مخصوصاً دوبی، نه از فروش منابع زیر زمینی یا تولید کالاهای صنعتی یا کشت محصولات کشاورزی که از تجارت است.
زمانی که اعلام شد میزان صادرات امارات به ایران از مرز 10 میلیارد دلار گذشته است، کسانی که سرشان در حساب و کتاب بود، دانستند که اماراتی ها، سود هنگفت ناشی از این تجارت را به این خاطر کسب کرده اند که قواعد تجارت را بسیار خوب بلدند. دیروز ، آنچه برای تجارت خوب بود، برای “دهکده” هم خوب است و امروز ، اماراتی ها بر این باورند آنچه برای تجارت خوب است ، برای “کشور” هم خوب است.
3 – تساهل با خارجی ها و داخلی ها: مردم عرب، عمدتاً مردمانی مهمان دوست هستند. اماراتی ها، این سنت دیرین عربی را به اقتصاد گردشگری هم گره زدند. بدین ترتیب، گردشگران سراسر جهان بی هیچ واهمه ای راهی این کشور و مشخصاً دوبی شدند تا در جایی که هیچ کس درباره مذهب و ملیت شان نمی پرسد و سلیقه ای بر ایشان تحمیل نمی کند، مورد احترام واقع شوند. این فرهنگ نهادینه شده، باعث شد در سال گذشته میلادی، شهر دوبی بتواند به تنهایی بیش از 11 میلیون توریست را به خود جذب کند و مدیران این شهر در حال برنامه ریزی برای رساندن این تعداد به 20 میلیون توریست در سال2020 هستند.
این سهل گیری، فقط در قبال خارجیانی که از امارات دیدن می کنند لحاظ نمی شود بلکه در درون جامعه امارات نیز چنین وضعیتی حاکم است، چنانچه شیخ محمد می گوید: ميان دين و مدرنيسم و يا ميان دين مان و آنچه تمدن سالم ارائه مي كند، هيچ نوع تناقضي نمي بينيم. از اين رو هرگز براي دنيايمان از دين مان هزينه نمي كنيم زيرا در اين صورت هم دين مان را از دست خواهيم داد و هم دنيايمان را!
4 – ما بیگانه ستیز نیستیم: اگر امارات همه مختصات توسعه را داشت ولی مردم و حاکمانش به شدت بیگانه ستیز بودند، بی هیچ تردیدی، پیشرفت امروزین نصیب این کشور نمی شد. زمانی که اماراتی ها خواستند بندر دوبی را که در گذر دهه ها و قرن ها، گل اندود شده بود را لایروبی کنند و پولی نداشتند، از ثروتمندان دیگر کشورها – عمدتاً ازکویتی ها – کمک خواستند. تا 1984 ، پروازهای دوبی را شرکت هواپیمایی “گلف ایر” انجام می داد. این شرکت متعلق به بحرین،ابوظبی،عمان و قطر بود. در این سال، گلف ایر تصمیم گرفت تعداد پروازهایش به دوبی را کاهش دهد. شیخ محمد مذاکرات بسیاری برای افزایش پروازها گرفت اما مدیران گلف ایر زیر بار نرفتند.
6 – تمرکز بر امور مهم و وانهادن امور جزئی: در این باره به یک جمله از شیخ محمد بسنده می کنیم: اگر بپرسید كه چگونه در دبي توانستيم، همه اين دستاوردها را با اين سرعت ركوردي محقق سازيم، خواهم گفت كه ما به هيچ كس اجازه نداديم كه ما را غرق در ريزه كاری های جزئی كند زيرا اساس توسعه درست، همان نگرش است كه جزئياتِ كوچك آن، اهداف بزرگش را محو نمي كند.
7 – مردم ما مهم هستند: در توسعه امارات، یک اصل اساسی دیگر نیز وجود دارد که رد پایش را می توان در همه امور دید و آن این که هر تصمیمی که گرفته می شود باید در نهایت به نفع شهروندان اماراتی باشد. مثلاً مهم ترین شرط سرمایه گذاری خارجی در امارات این است که صاحب سرمایه خارجی، با یک شهروند اماراتی شراکت کند. بدین ترتیب، سرمایه گذاری خارجی همان گونه که برای کلیت کشور سودمند است، برای فرد فرد شهروندان نیز سودآوری شخصی دارد. بی تردید، امارات نیز همانند سایر کشورهای دنیا، عاری از عیب و نقص نیست و برخی اختلافات بین امارات و همسایگانی مانند ایران نیز در جای خود محل بررسی و تأمل دارد ولی در کنار همه این مسائل، عقل سلیم حکم می کند که ضمن محترم شمردن پیشرفت های همسایه، متواضعانه درس آموز نیز باشیم که اگر درس نگیریم، عبرت می شویم.
برگرفته از روزنامه عصرايران-جعفر محمدي
منابع:
– دوبی سریع ترین شهر جهان ؛ نوشته جیم کرین ؛ ترجمه هرمز همایون پور ؛ نشر نی 1391
– نگرش من و چالش های برتری ، نوشته شیخ محمد بن راشد آل مکتوم ؛ ترجمه: مسلم زمانی ؛ نشر قلمکده 1390
]]>