آشنايي با مفاهيم بورس

برابری طلبی نابجا یا آنچه مردم از دولت انتظار دارند؟
آگوست 7, 2012
از كوزه همان برون تراود كه در اوست
آگوست 7, 2012

بورس اوراق بهادار به معني يک بازار متشکل و رسمي سرمايه است که در آن خريد و فروش سهام شرکت ها با اوراق قرضه دولتي يا موسسات معتبر خصوصي، تحت ضوابط و قوانين و مقررات خاصي، انجام مي شود. مشخصه مهم بورس اوراق بهادار، حمايت قانون از صاحبان پس اندازها و سرمايه هاي راکد و الزامات قانوني براي متقاضيان سرمايه است.بورس اوراق بهادار، از سويي مرکز جمع آوري پس اندازها و نقدينگي بخش خصوصي به منظور تامين مالي پروژه هاي سرمايه گذاري بلندمدت است و از سويي ديگر، مکان رسمي و مطمئني است که دارندگان پس اندازهاي راکد مي توانند در آن محل مناسب و ايمن وجوه مازاد خود را براي سرمايه گذاري در شرکت ها به کار انداخته يا با خريد اوراق قرضه دولت ها و شرکت هاي معتبر، از سود معين و تضمين شده اي برخوردار شوند.
سهم چيست؟
سهم به معناي بخشي از دارايي هاي يک شرکت يا کارخانه است. دارنده سهم، به همان نسبتي که سهام در اختيار دارد، در مالکيت شرکت يا بنگاه توليدي شريک است.
مزاياي سرمايه گذاري در بورس
1– افزايش قيمت سهام:وجود تورم از يک سو و حسن مديريت در اداره امور شرکت از سوي ديگر، ارزش سهام شرکت را بالا مي برد به تعبيري ديگر، سرمايه گذاري در سهام، صاحبان سرمايه را لااقل در مقابل کاهش قدرت خريد پول محافظت مي کند.
2– سود سهام:سود حاصل از فعاليت شرکت صادرکننده سهام در پايان سال به دارندگان سهام تعلق مي گيرد. طبيعي است که ميزان سود هر شرکت بستگي به عوامل مختلفي دارد. مديريت شرکت، تقاضاي بازار و اوضاع کلي اقتصادي کشور عواملي هستند که بر ميزان سود تاثير مي گذارند.
3– معافيت مالياتي:شرکت هايي که در بورس تهران پذيرفته مي شوند، طبق ماده 142 قانون ماليات هاي مستقيم، از پرداخت 10 درصد ماليات (که به موجب ماده 105 همان قانون 25 درصد درآمد هر سال شرکت را شامل مي شود) معاف هستند و طبعا سهامداران به دليل آن که، اين گونه شرکت ها مشمول مالياتي ديگر براي سهامداران نخواهند بود، از اين مزايا استفاده مي کنند. در ضمن فروش سهام و حق تقدم سهام، تنها مشمول نيم درصد ماليات مقطوع است که از فروشنده سهام اخذ مي شود. علاوه بر موارد فوق، طبق تبصره 4 ماده 24 همان قانون 50 درصد ارزش سهام متوفي در شرکت هاي پذيرفته شده در بورس، از شمول ماليات بر ارث معاف است.
4– حق راي و اعمال مديريت :صاحبان سهام شرکت ها، به نسبت تعداد سهامي که در اختيار دارند، در مجمع عمومي صاحبان سهام حق راي دارند و مي توانند در انتخاب مديران و تعيين خط مشي آينده اي شرکت مداخله و مشارکت کنند.
5– تنوع سرمايه گذاري:منظور از متنوع کردن سرمايه گذاري يک فرد، در يک سبد نگذاشتن همه تخم مرغ ها براي کاهش ريسک و زيان هاي احتمالي است. تنوع اوراق بهاداري که در بورس عرضه مي شود به شخص امکان مي دهد که سرمايه خود را بين سهام گوناگون تقسيم کند.
6– اطمينان از محل سرمايه گذاري:شرکت هايي که سهام شان در بورس اوراق بهادار معامله مي شود بايد شرايط و ضوابط تعيين شده توسط بورس را مراعات کنند. شرکت هايي که تقاضاي عضويت در بورس را مي کنند بايد شرکت سهامي عام بوده و هيچ گونه سهام ترجيحي براي افراد خاص صادر نکرده باشد. شهرت مديران و صورت هاي مالي شرکت توسط هيئت پذيرش مورد بررسي قرار مي گيرد و چنانچه از هر جهت شايستگي ثبت در بورس را داشته باشند، پذيرفته خواهند شد.بدين جهت خريدار سهام آسوده خاطر است که سهامي که در بورس معامله مي شود متعلق به شرکت هايي است که هنگام پذيرش مورد مطالعه دقيق قرار گرفته اند. سهام شرکت هاي غيرواقعي، با مديريت ضعيف و داراي ساختار مالي نامناسب در بورس اوراق بهادار جايي ندارند.
7– حق خريد سهام جديدالانتشار:سهامداران يک شرکت در خريد سهم جديدالانتشار همان شرکت نسبت به ساير خريداران اولويت دارند. اين شرکت ها در صورت انتشار سهام جديد بايد ابتدا آن را به سهامداران موجود، به نسبت سهامشان عرضه کنند.
نکات و عوامل مهم در انتخاب اوراق بهادار
سرمايه گذار با خريد يک ورقه بهادار، ريسک(خطر) را مي پذيرد و بازده به دست مي آورد. پس مهمترين عواملي که در تصميم گيري براي خريد اوراق بهادار موثر است، بازده و ريسک آن در مقايسه با ساير فرصت هاي سرمايه گذاري است. به همين ترتيب، بازده و ريسک هر ورقه بهادار، قابل مقايسه با ساير اوراق است به عبارتي هدف سرمايه گذار منطقي اين است که از ميان اوراق بهادار، ورقه بهاداري را انتخاب کند که از يک سو، در صورت داشتن ريسک مساوي نسبت به ساير اوراق بيشترين بازدهي را داشته باشد و از سوي ديگر، در صورت داشتن بازده مساوي نسبت به ساير اوراق حداقل ريسک را داشته باشد. با توجه به منطق ياد شده، برخي نکات که مي توانند در انتخاب يک ورقه اي سهم از ميان اوراق سهام موجود موثر باشند، به قرار زير است. البته اين نکات جنبه عام دارند، بنابراين ممکن است درجه اهميت آن ها با توجه به نظرگاه ها و خط مشي سرمايه گذاران فرق کند.
1– قابليت نقدينگي:قابليت نقدينگي يک ورقه سهم به معناي امکان فروش سريع آن است. هر چه سهامي را بتوان سريع تر و با هزينه کمتري به فروش رساند، قابليت نقدينگي آن بيشتر است، اوراق بهاداري که به طور روزانه و به دفعات مکرر معامله مي شوند، نسبت به اوراق بهاداري که با تعداد محدود با دفعات کم معامله مي گردند، قابليت نقدينگي بيشتر و درنهايت ريسک کمتري دارند. فهرست پنجاه شرکت فعال تر بورس که هر سه ماه يک بار منتشر مي شود، راهنماي مناسبي براي انتخاب سهامي است که از قابليت نقدينگي برخوردارند.
2– تعداد سهام در دست عموم:قابليت نقدينگي يک ورقه سهام تا حدودي به تعداد سهام در دست عموم بستگي دارد. هر چه تعداد سهامي که در دست مردم قرار دارد بيشتر باشد، حجم و سرعت گردش معاملات افزايش مي يابد و بازار قيمت منصفانه و معقول تري براي آن پيدا مي کند. برعکس، هر چه تعداد سهام در دست مردم کمتر باشد، رکود بيشتري بر معاملات سهام حاکم شده و در صورت معامله، قيمت ها شکل يک طرفه (صعودي يا نزولي) به خود مي گيرد. تجربه شرکت هايي که تعداد سهام رايج آن ها کم بوده مويد اين نکته است.
3– ترکيب سهامداران :يکي ديگر از معيارهاي مطلوبيت يک ورقه سهام ترکيب سهامداران موسسه يا شرکت صادر کننده آن است، ترکيب سهامداران که در واقع ترکيب هيات مديران آن را تعيين مي کند، مي تواند به نفع سهامداران جز» يا سهامداران عمده باشد. در شرکت هايي که اعضاي هيات مديره  آنها منتخب سهامداران عمده هستند. ممکن است تصميماتي اتخاذ شود که بيشتر در راستاي هدف هاي سهامدار عمده باشد و در مواردي به نفع سهامدار جز» نباشد.چنين تصميماتي در بازارهاي کارا، اثر خود را به خوبي در قيمت سهم نشان مي دهد و البته معمولا تاثير مهمي بر قيمت سهام نمي گذارد، اما در بازارهاي غير کارا که تا حدودي تحت تاثير جو بازار قرار مي گيرد، مي تواند جهت تغييرات قيمت را يکطرفه کند.

جهت اطلاعات بیشتر به کتاب ذیل مراجعه نمایید:

آشنايي با بورس اوراق بهادار تهران ( چرا و چگونه در بورس سرمايه گذاري كنيم؟).

موسسه تحقيقات پولي و بانكي

تهران, موسسه تحقيقات پولي و بانكي, 1375

]]>

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *