وودرو ویلسون : جدایی سیاست از اداره

مباني سازمان و مديريت
اکتبر 4, 2015
اجرا، حلقه مفقود فرآیند خط مشی عمومی
اکتبر 4, 2015

مقدمه :

وودرو ویلسون (1924-1856)،که در دوران جنگ جهانی اول به ریاست جمهوری ایالات متحده رسید ، به عنوان موسس اصولی اداره عمومی شناخته شده است . مقاله او تحت عنوان «مطالعه اداره »(1887) به عنوان سنگ بنای اداره عمومی ذکر شده است . به نظر والدو ، مقاله ویلسون « مهمترین سند و مدرک توسعه اداره عمومی » است و مقاله ای که او را حداقل به عنوان موسس «اگر نه پدر» اداره عمومی به اثبات رساند .

تحقیق و پژوهش درباره علم اداره

مقاله ویلسون درباره « اداره عمومی » نقطه شروعی برای تحقیقات روشمند و اصولی درباره اصولی عملی سازمانها را ارایه می دهد .پس از او ،پژوهش وتحقیق درباره علم حکومت در دوران کلاسیک بر اساس تمایزهای پیشنهادی میان سیاست و اداره بنا شده بود . با محدود کردن وظایف اجرایی و حکومتی به اجرای قوانین دولتی یا انتخاب وسیله به جای هدف ، ویلسون معتقد بود برای ساخت یک علم حکومت داری و اجرایی تجربی یک محدوده دارای ارزش های آزاد تعریف شده بود . هدف این علم حکومت داری راهنمایی و هدایت مجریان کار در جهت عملکرد کارآمد تجارت دولتی بود .

وفاداری و تعهد به اهداف سیاسی مقامات برگزیده شده را انجام کنترل های مناسب سلسله مراتبی اثبات می کرد .

وودرو ویلسون در واکنش به فساد گسترده دولتی و درباره روح جنبش اصلاحات مطالبی نوشت و پیشنهاد نمود که حکومت باید از سیاست و مسایل سیاسی جدا شود .اظهار نظر او کاملا روشن بود .

« اداره خارج از دامنه سیاست قرار گرفته است. سئوالات ومسائل اداری از نوع مسایل سیاسی نیستند . گر چه علم سیاست وظایف اداره را تعیین می کند ،نباید آنقدر دستخوش تغییر شود که ادارات خودش را دستکاری کند ….. تمایز میان حکومت و سیاست اینک خوشبختانه آنقدر روشن و بدیهی است که نیازی به بحث بیشتر ندارد . »

به نظر وودرو ویلسون ، اداره عمومی یا مردمی فقط باید نگران «اجرای کامل و روشمند قانون عمومی باشد. او نوشت :«لازم است امریکا یک سازمان اجرایی و اداری با مهارت هایی برای اداره صحیح ایجاد کند .» به نظر او ، هیچ تفاوتی میان مدیریت عمومی و خصوصی وجود نداشت ،به قول خودش :

«زمینه اداره و مدیریت زمینه تجارت است . از شتاب و کشمکش های سیاست خالی شده است …. بخشی از زندگی سیاسی است ، درست مثل روشهای ادارات دولتی که بخشی از زندگی اجتماعی هستند ، یا مثل ماشین آلات که بخشی از محصولات ساخته شده هستند . »

او برای ترویج دوگانگی یا دوشاخگی سیاست اداره تحت تاثیر روش « مدیریت علمی » فردریک تیلور بود .

جهت گیریهای کلی

پیشنهادات وودرو ویلسون در مورد (1) دو شاخگی میان (a) تعیین سیاستها از طریق علم سیاست و(b) اجرای سیسات از طریق مدیریت یا اداره غیرسیاسی و (2) تحقیق درباره علم حکومت و (3)روش تجاری مانند در بخش عمومی ، همگی جزئی از تصویر برتر اداره عمومی یا مردمی در دوران کلاسیک شد ( دوران پیش از سال 1940) . او سه جهت گیری کلی داشت، که هر یک از آنها بر رابطه بین علم سیاست و علم اداره اثر داشتند . آن جهت گیری ها عبارتند از :

· چشم انداز مقایسه ای

· کانون و مرکز اصلی

· فلسفه سیاسی دموکراتیک محافظه کارانه

1-وودرو ویلسون خواستار ایجاد و توسعه علم اداره براساس اصول بنیادین بود . او بیان کرد که جزء اساسی و اصلی تلاشهای علمی باید بررسی روشمند تکنیک های اداره و مدیریت باشد که در کشورهای دیگر بکار گرفته می شوند کاربرد احتمالی آنها در ایالات متحده مشخص شود . تمایز پیشنهادی میان سیاست و اداره وسیله ای برای توجیه استدلال ویلسون بود که می گفت اجرای تکنیک های اجرایی و اداری قرض گرفته از کشورهای دیگر امکان پذیر است .

او پروسه های اداری بریتانیا ، فرانسه و آلمان را مطالعه کرد و به این مسئله رسیدگی کرد که روشهای اداری که برای چنین سیستم هایی طراحی شده اند چقدر می توانند برای کاربرد در ایالات متحده سازش پیدا کنند . او نه فقط کاربرد تکنیک های اداری کشورهای دیگر را توصیه کرد ، بلکه قدرت شاخه اجرایی و نقش مدیر و مجری را نیز ارتقا بخشید . به نظر او ، دیوان سالاری در دولت دموکرات یک مفهوم زیر دست بدن نبود ، بلکه شاهد بود که دیوان سالارها به رتبه ای ممتاز و بالاتر از سیاستمداران نیز ارتقا یافتند .

2-او همچنین توجه شایانی به اصلاحات قانون اساسی داشت . به ویژه ، او شاهد جدایی قدرت ها بصورت قدرت های ناهنجار، دست و پاگیر و غیر مسئول بود . به علاوه ، وودرو ویلسون علاقه زیادی به موضوعات مربوطه به قانون اساسی داشت که منجر به علاقه او به حکومت داری شد . او اظهار داشت هدایت و پیشبرد یک قانون اساسی بسیار دشوار تر از تعیین چارچوب برای آن شده است .» او احساس می کرد دیگر وقت آن گذشته که توجه خود را از مسائل قانون اساسی به مسائل اداری تغییر دهد و دوباره برخی از مسئولیتهای میان پارلمان و قوه مجریه را تعیین کنند .

3-جهت گیری کلی سوم ویلسون درباره تمایز میان علم سیاست و علم اداره ، محصول محافظه کاری دموکراتیک او بود . وی اظهار داشت که خواسته اکثریت همان خواسته عموم نیست ، و اصول استقلال هم منشاء خود مختاری و هم خود خودمختاری را دچار ابهام می سازد . او معتقد بود که حکومت می تواند دموکراسی را از افراط گری خودش بوسیله تزریق مقداری کارایی به درون پروسه های اداری نجات دهد. در عین حال ، او اداره را یک کمبود چشمگیر در سیستم دولتی آمریکا می داند و طرفدار و حامی تلاش های جنبش اصلاحات برای کارآمدتر کردن سیاستها و کاستن حساسیت اداره نسبت به سوء استفاده سیاسی بود . او معتقد بود قدرت با همراهی مسئولیت پذیری شدید میتواند، عامل اصلی یک اداره خوب باشد .

اصلاح اداره

وودرو ویلسون در این مقاله اش با نام « مطالعه اداره » به دنبال ایجاد اصلاحات در حکومتهاست. او مباحثه می کند که اداره یک دولت فعال است و خودش به تنهایی به اندازه دولت قدمت دارد . او خاطر نشان می کند که انگلستان بطورکلی و امریکا بطور خاص ، از نظر تاریخی به موضوع مهار قدرت اجرایی و تقویت نظارت های قانونی بیشتر از ایجاد تکنیک های اجرایی و اداری پرداخته اند . ویلسون مدعی هدف نجات مطالعات اداره ها را ابهام و سردرگمی و پر خرجی بررسیهای تجربی و قرار دادن آنها بر مبنای اصول ثابت است . هدف او گسترش علم اداره داری است که برای کارآمدتر جریان امور عمومی و همگانی طراحی شده است.

وودرو ویلسون به دنبال اداره یی قوی و کارآمد بود که در مقابل دخالتهای سیاسی محافظت شده باشد و اداره یی که توسط عامه مرم و نمایندگان انتخابی آنها کنترل شود . او اداره یی تابع قوانین می خواست ، نه آنکه ضرورتاً بوسیله قانون در رابطه با تمام رفتارها و کارهایش توانمند شده و صاحب اختیارات گردد .

کنترل کننده اصلی اعمال قدرت اداری و تضمین کننده نهایی مسئولیت پذیری اداری ، نظریات عموم مردم بود. ویلسون بحث می کند که نظریات عامه مردم باید نقش «منتقدین قابل تایید را ایفا کند.» در عین حال و به خاطر حرمت به محافظه کاری دموکراتیک خود ، ویلسون نگران است نکند نظریات عامه مردم در کارایی اداره اختلال وارد کند . ویلسون به ما می گوید مسئله این است که باید نظریات عامه مردم را کارآمد و موثر ساخت بدون آنکه خللی در آن وارد شود .

وودرو ویلسون در مورد کاربرد تکنیک های اداری که از خارج کشور قرض گرفته اند،محتاط عمل می کند . او اداره را بخشی از یک ساختار اجتماعی بنیادین و سامان دار می داند و در نتیجه ، تکنیک های اداره های ملی و عمومی را نمی توان قرض گرفت ، بدون آنکه با جوامع دیگر یا بخش های خصوصی سازشی داشته باشند . به علاوه ، او در بحث اصلاحات خدمات مدنی نیز فعال بوده است و در طی دوران تصدی خودش به عنوان فرماندار نیوجرسی از خوبی و محسنات این مبحث طرفداری کرده است . او تلاش کرد در مقابل درخواستهای حزبش مقاومت کند، گر چه خیلی موفق نبود . با این وجود ، او حمایت شدید خود را از این سیستم ارزشمند ادامه داد و کوشید بدترین اثرات پارتی بازی را بکاهد . از لحاظ عملی ، او مجبور بود با سیاستهای پارتیزانی خودش را وفق دهد .

نقش مدیر ( مجری )

وودرو ویلسون مدیر یا رئیس را کسی می دانست که چیزی بیش از یک بازیچه دست سیاستمداران باشد . او می خواست که مدیر هم یک زیردست کارآمد و وفادار و هم یک مدیر و صاحب قدرت باشد. قدرتهای بزرگی که او درباره آنها صحبت می کرد در راس آژانس های اداری و اجرایی جمع شده بودند. جایی که به راحتی بر روی انها نظارت داشتند و آنها را پای حساب می کشیدند. اما ،صرفا یک ابزار غیر فعال و ساکن نیست ونباید باشد.

وودرو ویلسون اصرار داشت که مدیریت و اداره را در دسته پروسه های سیاسی و دولتی قرار دهد . به گفته خود او «نظر به اینکه اقدامات در زمینه قانونگذاری صحیح فقط به بهترین شکل انجام می شوند که تحت رهنمود افراد آموزش دیده با رعایت حقایق و نیروی سیاسی انجام گیرد . پس روسای اداره رهبران در خور و مناسب ، در دسترس ترین وشایسته ترین افراد در آن وظیفه خاص هستند .

اصول اخلاقی اداری

ویلسون در مقاله سال 1887 خویش سئوالی پرسید که هنوز در هسته اصول اخلاقی اداری قرار دارد :

چگونه باید سری سیستم های اداری ما در میان دولتها آنقدر مدیریت و اداره شوند که همیشه باید مورد توجه مقامات مردمی باشند تا نه فقط بالا دست های خود بلکه به جامعه هم با بهترین و بیشترین استعداد و هوش خود و با بی کم و کاست ترین خدمات وجدانی اش ، خدمت کند ؟

این گفته ها و عبارات دیگر در این مقاله قویا نشان می دهد که نگرش ویلسون درباره اداره عمومی در ایالات متحده شامل طیف وسیعی از الزامات و تعهدات اخلاقی فراتر از یک سری مهارت های ساده فنی و بی طرفی غیر پارتیزانی است . در نظر او ، ویژگی حرفه ای خادمین مدنی به توانمندی آنها در امر ایجاد قانون میان تعهد به اصول خدمات مدنی و تعهد به منافع و رای عموم بستگی دارد :

ایده آل برای ما یک خدمت مدنی و شهری است که به حدکافی خودکفا و پرورده شده باشد تا با شور و هیجان عمل کند و با این وجود از درون با افکار عمومی از طریق انتخابات و وکلای عمومی ثابت ، در ارتباط باشد ، برای انکه خود مختاری یا تعصبات طبقاتی را کاملا بیرون بریزد .

وودرو ویلسون معتقد بود قدرت به همراه مسئولیت پذیری سخت و شدید از اجزای اصلی تشکیل دهنده یک دولت خوب هستند . مجریان مردمی یا دولتی باید براساس شایستگی منصوب شوند و باید تکنیک های اجرایی و مدیریت کارآمدی را بکار ببندند . اما او همچنین تصور می کرد مدیران و مجریان باید توسط عامه مردم و نماینده های منتخب آنها تحت نظر باشند .

یک ارزشیابی مهم

گرچه مقاله مشهور ویلسون با نام : « مطالعه اداره یا مدیریت اولین مطلب فرضی درباره اداره عمومی است ، اما اثرات آن به جای آنکه روی کارهای معاصر خودش باشد ، بر روی کارهای بعدی بوده است همانطور که وان ریپر دیده بود ، به نقل از والدو اولین آثار مربوط به اداره عمومی در امریکا به عنوان یک کار علمی ممکن است کارهای دورمان ایتون باشد که تحقیق و پژوهش روی خدمات مدنی را برای رئیس جمهور HAYES انجام داد . مارتین نیز متوجه شد طرفداری ویلسون از دوشاخگی سیاست -اداره تقریبا یک قرن قبل در اروپا نیز وجود داشته ست . بین سالهای 1812 و 1859 زمینه آکادمیک اداره عمومی در فرانسه به نقطه اوج و بلوغ خود رسیده بود . به علاوه ، مقاله ویلسون را تا دهه 1920 هیچ کسی نخواند . به گفته مارتین « هیچ کس به جز وایت ، دیموک و….. ویلسون را موسس و بانی مطالعات اداره عمومی نمی دانستند . »

به علاوه درباره مقاله ویلسون روی رشد و توسعه اولیه در رشته اداره عمومی یا ملی مباحث زیادی وجود داشته اند. برای مثال وان دیپر بحث می کند که تا دهه 30 این تاثیر بسیار ناچیز بوده وهیچ نقل قول یا رونگاشت قابل توجهی از آن در دست نبوده است و خیلی دیر تقریبا در دهه 50 لقب «پدر این اصول» به او ارزانی شد . با وجود این ، ایده های بیان شده در آن مقاله ، اثر بی تردید و مسلمی روی برداشتهای بعدی از رشد رشته اداره عمومی داشتند . علی رغم اهمیت بدون تردید آن ، این مقاله به خاطر ابهام ، بخصوص درباره موضع خود در رابطه با دوشاخگی علم سیاست اداره ، بسیار قابل توجه و بارز است . این مقاله برای اولین بار مسئله نیاز به مطالعه علمی و اصولی اداره را بیان نمود.

با این وجود ، حوادث و شرایط دیگر باعث شد مبانی آموزشی مهم و بعدها مبانی انضباطی بوجود آیند که بدون آنها تجویزهای ویلسون حتما انتزاعی و نامشخص باقی می ماندند . اولین و مهمترین آنها پیدایش مفهوم آموزش حرفه ای به عنوان وظیفه مهم آموزش های سطح بالاتر بود .

به علاوه ، گر چه ویلسون طرفدار اصلاحات و مخالف روش قبضه سازی مناصب پر سود و حساس توسط حزب برنده در امریکا بود ، اما انتصاب ها را بر اساس روش پارتیزانی انجام داد و از قدرت انتصاب خودش برای جمع کردن حامی و طرفدار برنامه هایش استفاده کرد . او نیز با بکارگیری روشی که بر مرکزیت یافتن و رهبریت رئیس ها تاکید داشت هر چند قدرت های تصمیم گیری و اختیارات زیادی را به مدیران درباره مسائل مدیریت داخلی می داد ، مدیران وابسته به ریاست جمهور بسیار سیاسی و پارتیزانی را تغییر داد .

براون لاو که خودش یک مشاور و رایزن برجسته بود ، مقاله معروف ویلسون را ستایش می کند :« در آن یک مقاله ، او برنامه تحقیقاتی را بنا نهاده است که هر کسی که به هنر یا علم اداره عمومی علاقه مند است باز هم می خواهد آن را بخواند و به گفته های آن توجه خاصی داشته باشد» . او «پیشگام و بانی اصلی و واقعی مطالعه علم و هنر اداره عمومی در این کشور ( امریکا ) است .»

دوران مدرن اداره عمومی توسط انتشار مقاله سال 1887 ویلسون به نام « مطالعه و تحقیق اداره » بوجود آمد . ما ممکن است بحث کنیم که آیا او یک «بانی » بود یا در توسعه اداره عمومی بسیار موثر بوده است . بدون توجه به پیامدهای این بحث ، بازتاب اندیشه های ویلسون و مقالات اولیه او بخشی از شور و هیجان های بزرگتر اجتماعی ، سیاسی و فکری در اواخر قرن نوزدهم بودند . اندیشه ها ، نوشته ها و اقدامات او نشانگر تلاش وی برای بیان و غلبه بر نظم اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی اداری به سرعت در حال تغییر بود .

]]>

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *