کتاب «نگرش من و چالشهای برتری»

خاک بر سر آن استاد دانشگاه!
فوریه 11, 2019
چرا از ریشه می‌زنید به استاد رضا گلزار؟
مارس 10, 2019
«محمد بن راشد آل مکتوم» حاکم دبی و نویسنده کتاب «نگرش من و چالشهای برتری»
بخشی ازکتاب :
احساس معصومیت سبب می شود که رهبر فکر کند که هیچ گاه اشتباه نمی کند و حق همیشه با اوست. هرگاه انسان به چنین حالتی رسید به قهقرا می افتد و خود و امتش را به سمت پرتگاهی عمیق می برد. بنگرید که مدعیان معصومیت در جهان عرب، ما را به کجا رساندند و بنگرید که «معصومان» در دیگر مناطق جهان، خود و ملت های خود را به کجا کشاندند.
شاید ما از رهبر بترسیم و او را مورد احترام قرار دهیم ولی اینکه خداوند به رهبری این نعمت را بدهد که ملتش او را دوست داشته باشند، اوج قله ای است که رهبر نمی تواند بلندپروازی رسیدن به آن داشته باشد.
ما می خواهیم که دبی برترین شهر تجاری، گردشگری و خدمات در قرن بیست و یکم باشد. آری ما می توانیم زیرساخت پیشرفته و محیط الگوی مناسب برای ایفای این نقش را فراهم و پی ریزی کنیم.
بحران امروز عرب، بحران مالی، انسانی، اخلاقی و یا زمین و درآمد نیست، چه همه اینها به لطف خداوند فراهم است. علاوه بر آن بازار مصرفی بزرگ نیز وجود دارد. بحرانِ ما، بحران رهبری، مدیریت و خودبینی شدید است. آری؛ این بحران طبیعی است که ریشه در برتری دوستیِ تختِ حکمرانی نسبت به دوست داشتنِ مردم و نیز مقدم داشتن مصلحت و سرنوشت فردی بر مصلحت و سرنوشت وطن و ترجیح منافع گروه های نزدیک به رهبر بر منافع مردم دارد. این کار در واقع، قانع ساختن مردم برای خدمت به حکومت است که از نظر طبیعی باید عکس این امر اتفاق بیفتد.
اگر خواننده بپرسد که چگونه در دبی توانستیم، همه این دستاوردها را با این سرعتِ رکوردی محقق سازیم، خواهم گفت که ما به هیچ کس اجازه ندادیم که ما را غرق در ریزه کاری های جزئی کند زیرا اساس توسعه درست، همان نگرش است که جزئیاتِ کوچک آن، اهداف بزرگش را محو نمی کند.
ما به این مسابقه نپیوسته ایم که تنها، بدویم! بلکه برآنیم تا پیروز شویم. چه کسی نام دومین شخصی را که به کره ماه رفته و یا نام دومین شخصی را که قله اورست را فتح کرده، می داند؟! در مسابقه اسب دوانی هیچ کس نامی از اسب دوم نمی برد، بنابرین ناچاریم که از همه پیشی گیریم و سپس در عین تحقق مسئولیتِ دشوارمان، همچنان صدرنشینی خود را حفظ کنیم.
من در کنار مسئولیت های نایب رئیسی دولت امارات، نخست وزیری آن و حکمرانی دبی، وزیر دفاع دولت امارات نیز هستم از این رو بالاها و بدبختی های جنگ ها را می شناسم و نیز خوب می دانم که جنگ نه راه حل نشان می دهد و نه مشکلات را از میان بر می دارد بلکه گه گاه اوضاع را وخیم تر نیز می کند. راز شکوه امتها در قدرت نماییِ نظامی شان نیست، چنانکه در جهان کنونی ما نمونه هایی چند از دولتهایی وجود دارد که از نیروی نظامی قدرتمندی برخوردارند اما قادر به انجام کاری نیستند زیرا توان اقتصادی آنها ضعیف است…
بخشی از مشکلات و گرفتاری های ما در جهان عرب این است که هدف بسیاری از مصوبه ها و قطعنامه ها خدمت به منافع مجتمع عربی و بهسازی اوضاع اقتصادی و معیشتی آن نیست بلکه راضی نگه داشتن آن مجتمع و نواختن تار کلامی است که دوست دارد آن را بشنود.
تجربه ما در امارات به ما یاد داد که فرق میان حکومت موفق و ناموفق گهگاه همان است که اولی دشواری ها را از سر راه مردمش بر می دارد و دومی بر سر راه مردمش قرار می دهد.
«محمد بن راشد آل مکتوم» حاکم دبی و نویسنده کتاب «نگرش من و چالشهای برتری»
یک بار به نزد پدرم رفتم و گفتم که نشریه ها درباره ما مطالب دروغ می نویسند. آنها درباره دبی چیزهایی می نویسند که درست نیست. پس از آن پیشنهاد کردم که جلوی آنها را بگیرد. اما او مرا آرام کرد و گفت: بهتر این است که همچنان به آنها اجازه فعالیت بدهی؛ چراکه اگر چیزهایی که درباره ما می نویسند، درست باشد، ما سزاوار انتقاد هستیم و حقمان است و اگر دروغ باشد، کسی آن را قبول نمی کند. پاسخی نداشتم؛ قانع از نزدش بیرون رفتم و پس از آن هیچ گاه خواستار لغو امتیاز نشریه ای نشدم.
هر کس از این شهر [دبی] دیدن کند فورا در می یابد که اینجا با دیگر جاها تفاوت دارد. او از زمان فرود هواپیمایش و تا زمانی که آنجا را ترک می کند برترین خدمات را می بیند. نگاه اول در ذهن مردم یک تاثیر دائمی از خود بر جای می گذارد. بنابرین استقبال خوب، مهمانداری خوب و یاری رسانی، بسیار مهم است.
در دبی خیابان ها تمیز، ساختمان هایی زیبا و باغ هایی که سازمان دهی آنها فوق العاده است، وجود دارد. ما به مردم نمی گوییم چه بپوشند، هنگامی که درون زیبا باشد، برون نیز خود را همساز می کند. کسانی که قدر برتری را می دانند و ارج می نهند، نوعی آراستگی و برازندگی و توجه به ظاهر و رفتار در آنها وجود دارد.
یکی دیگر از صفات برتری دبی، احترام گذاشتن به ادیان و اعتقادات دیگران است. این امر به این خاطر است که دیگران به دین و اعتقادات ما احترام بگذارند.
ما اگر در سال ۱۹۷۷ به مردم می گفتیم که می خواهیم به چین و آمریکا ملحق شویم و چیزی بسازیم که انسان بتواند آن را از روی کره ماه ببیند، چه بسا می گفتند: خواب ببینید ای عرب ها؛ زیرا ارزان تر از حرف مفت فقط خواب دیدن است! دو سال بعد دبی ساخت بندر جبل علی را که ۶۷ اسکله داشت به پایان رساند و پس از آن بزرگ ترین پروژه مسکونی سیاحتی جهان یعنی پروژه جزایر نخل ساخته شد. [که از کره ماه دیده می شوند]
میان دین و مدرنیسم و یا میان دینمان و آنچه تمدن سالم ارائه می کند، هیچ نوع تناقضی نمی بینیم. از این رو هرگز برای دنیایمان از دینمان هزینه نمی کنیم زیرا در این صورت هم دینمان را از دست خواهیم داد و هم دنیایمان را!
من زمانی که رهبری می کنم، رهبر هستم؛ زمانی که بر پشت اسب نیکو هستم، شهسوارم؛ زمانی که شعر می نویسم، شاعرم و زمانی که در جلسه ای یا دیداری با دیگر هموطنانم هستم، شهروندی عادی هستم. خواسته هایم از دنیا اندک است و هرجا می روم، اتومبیلم، سجاده نمازم، ظرف آب و چه بسا ابزار صید، شغل، دلمشغولی ها و نگرشم را با خود همراه دارم.
 
هنگامی که ایران برای تاسیس مناطق آزاد از ما درخواست کمک کرد، ۱۶ هیئت به همراه تجربیات لازم به آنجا اعزام کردیم. کمک هایی مشابه نیز به لبنان، سوریه، اردن و دیگر کشورها کردیم و همچنان تجربیاتمان را در اختیار برادران و همسایگان خود قرار خواهیم داد زیرا پیشرفت آنان، پیشرفت ما را تکمیل می کند.
امارات هیچ پیوند و ارتباطی با بحران ها، جنگ ها و دشمنی ها در دیگر مناطق دنیا ندارد. همه کسانی که در دبی به سر می برند در اندیشه گذران معاش خود و رقابت در تحقق توسعه و تحکیم منافع ملی و ساختن حال و آینده هستند.
اگر مدیریت عربی خوب بود، بی شک سیاست عربی نیز خوب بود. اگر مدیریت خوب بود بی شک اقتصاد، آموزش تبلیغات، خدمات دولتی، فرهنگ، هنر و هر چیز دیگری خوب بود.
«محمد بن راشد آل مکتوم» در مقدمه این کتاب با نام بردن از دکتر انصاری لاری چنین می نویسد:
«هرچند این کتاب را من خطاب به امت عربی و به ویژه برای مردم خودم در امارات متحده عربی نوشته ام اما همیشه علاقه مند بودم که همه مردم دنیا تا جایی که ممکن است به این کتاب دسترسی داشته باشند و آن را بخوانند و بدانند که در این گوشه عالم، در کناره خلیجی کوچک که روزگاری شاهد نبرد سهمگین نیاکان دلیر ما با دریای خروشان برای صید مروارید بوده است، راهبرانی با فکری روشن و نیتی پاک و عزمی راسخ و همتی بلند با همراهی مردمی سخت کوش و غیرتمند چگونه توانسته اند کمترین داشته های طبیعی را با بیشترین اندیشه ها و تدابیر درست و برترین علوم و فن آوری نوین دنیا و نیز گران ترین تجربیات دیگران تلفیق کرده و موفق به خلق دنیای جدید و متفاوتی شوند که امروز آرزوی هر انسانی در این کره خاکی است. دنیایی برخوردار از امنیت و آزادی، سرشار از سلامت و شادمانی و همراه با معیشت و رفاه.
بسیار خوشحالم که امروز این کتاب به ابتکار و همت آقایان دکتر محمدابراهیم انصاری لاری و دکتر فرهاد فرجام به زبان شیوای فارسی ترجمه شده است تا ایرانیان این ملت بزرگ و بافرهنگ، این همسایگان قدیمی و دیرآشنا و نیز همه فارسی زبانان –مردم تاجیکستان و افغانستان- بتوانند آن را بخوانند و بهره ببرند.
و امیدوارم و از خداوند بزرگ مسئلت می کنم ترجمه این کتاب سبب همدلی و تفاهم هرچه بیشتر میان دو ملت ایران و امارات متحده عربی باشد.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *