۱۱سپتامبر ایران، بدون هواپیما بدون تروریست

دیگر دوره‌ای به‌نام «نوجوانی» وجود ندارد
ژانویه 18, 2017
کولبران قربانیان بی تدبیری/ جدال نان و جان است اینجا
فوریه 3, 2017

نوشته دكتر سعيد صياد

حادثه تاسف بار ساختمان پلاسكو براي ملت ايران و بويژه شهروندان تهراني حادثه اي غمناك و دردآور بود و شايد به جرات بتوان گفت يك فاجعه ملي است كه بايستي به آن توجه ويژه داشت ؛ زيرا عدم توجه به اين گونه اتفاقات مي تواند فجايع بعدي را براي كشور به همراه داشته باشد؛ ساختمان پلاسكو ساختماني در ضلع شرقي چهار راه استانبول تهران است اين ساختمان 17 طبقه به عنوان اولين ساختمان مرتفع و مدرن ايران ياد مي شد؛ در واقع پلاسكو معروف ترين ساختمان توزيع عمده انواع پوشاك در تهران بود , ساختمان پلاسكو در سال 1341 بناشد و 590 واحد تجاري در آن فعاليت مي كردند اين ساختمان توسط حبيب الله القائيان رئيس انجمن كليميان تهران و مالك شركت پلاسكو بزرگترين كارخانجات صنايع پلاستي سازي ايران ساخته شد كه در بعد از انقلاب به نفع بنياد مستضعفان مصادره شد, اين بنا در 30 دي ماه 1395 با آتش سوزي كه هنوز مشخص نيست علت آن چه بده است در ساعت 11 و 30 دقيقه بصورت كامل فرو ريخت.

اين رخداد كه شوك بزرگي به مردم كشور وارد كرد از چند منظر قابل بررسي است:

رويكرد اول؛ اتفاقاتي كه قبل از آتش سوزي رخ داده است كه مهمترين مرحله است و از آن به عنوان كنترل قبل از عمل مي توان ياد كرد ؛ در گزارشهاي صدا و سيما دائماً اظهار مي شود كه اخطارهاي متعددي به مالكان داده شده است وليكن هيچ كس گوش نداده است , ؛ اين را چندين بار از زيان شهردار ؛ رئيس آتش نشاني ؛ اعضاي شوراي شهر و امروز نيز رئيس شوراي شهر در نماز جمعه مطرح گرديد كه 14 بار اخطار داده شده است ؛ حتي برخي پا را فراتر نهاده و اظهار داشتند چون بخش خصوصي بوده است نمي توانستيم بيشتر از اخطار كاري را انجام دهيم ؛ و عملا قانون به ما اجازه نداده است كه اقدام نماييم!! سئوالي كه به ذهن متبادر مي گردد اين است كه كار شما فقط در حد اخطار بوده است؟ آيا جان انسانها اين قدر بي ارزش است كه با اين جملات بسنده كنيم؟ آيا واقعا قادر نبوديد جلوي فعاليت اين گروه را بگيريد؟ اگر اين چنين است پس 14 اخطار شما به چه دردي مي خورد شما بفرماييد 500 بار اخطار داده ايد چه تفاوتي مي كند؟ وقتي كه منتخب مردم اينگونه با وقاحت جواب مردم را بدهند بهتر است تشريف ببرند خانه هايشان و بخوابند. ناگفته نماند يكي از مغازه داران گفته است تذكرها بابت عوارض بوده است و نه ايمني!!

چند روز پيش در يكي از نمايندگي هاي تحويل خودروهاي خارجي حضور داشتم مشاهده كردم كه درب ورودي اين شركت مسدود شده است وقتي سئوال پرسيدم گفتند شهرداري بخاطر بدهيهاي صاحب ملك؛ درب ورودي را مسدود كرده است و امكان ورود و خروج خودروها وجود نداشت ؛ عملا شركت و مراجعين را با معضل بزرگي مواجه نموده بودند!! نمونه ديگر آخرين طبقه مجتمع تجاري علاالدين كه بدلايل امنيتي تخريب گرديد وليكن بعداً گويا با هم كنار آمدند و مشكل حل شد!! ؛ هم اكنون كاسبان آن مجتمع به خوبي و خوش در حال زندگي هستند.

در نظر بگيريد ساختماني كه فاقد انشعاب گاز بوده ؛ قريب به 600 واحد تجاري بوده و 6000 نفر در آن فعاليت نموده ؛ از استانداردهاي روز دنيا فاصله بسيار دارد چگونه به كاسبان اين مجتمع اجازه فعاليت داده ايم ؛ اينكه در هر خبري كه از صدا و سيما منتشر مي گردد بصورت دائم تكرار مي شود “ساختمان قديمي پلاسكو فرو ريخت” جاي تعجب دارد ، اگر قديمي بوده چرا اجازه فعاليت داشته است ؛ و آيا قديمي بودن دليلي بر از كار افتادگي آن است ؛ بد نيست بدانيم برج امپاير استيت The Empire State Buildingدر سال 1931 بنا نهاده شده است و با 103 طبقه هم اكنون در نيويورك در حال فعاليت است و هيچ كسي هم لفظ قديمي به آن نمي دهد،مي دانيد چرا چون در اولين گام ايمن ساخته شده است و در گام بعدي در جهت حفظ ؛ نگهداري و ايمن سازي آن تلاش مستمر شده است پس بهتر است به جاي فرار رو به جلو و شانه خالي كردن از بار مسئوليت به سو مديريت، ناشايستگي و بي عرضگي خود اعتراف نماييم و از ادامه كار و خدمت رساني انصراف داده كار را به اهلش واگذار نماييم دكتر چمران جمله بسيار جالبي براي اين دسته از مديران شيفته خدمت دارد از ايشان سوال مي شود كه تخصص بهتر است يا تعهد؟ ايشان پاسخ مي دهند: “می گویند تقوا از تخصص لازم تر است؛ آن را می پذیرم. اما می گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد بی تقواست.“

از روز گذشته يعني بعد از آتش سوزي مقامات لشگري و كشوري وارد عمل شده و قصد تلطيف نمودن فرايند را دارند و دائماً تكرار مي شود كه همه مسئولين پاي كارند و وضعيت تحت مراقبت است مردم نگران نباشند!! برخي از اين بزرگواران نيز با پوشيدن لباس آتش نشاني پاي كار بودن خود را با دل و جان نشان مي دهند و گويي جبهه جنگ است و دستور حركت و حمله به دشمنان را صادر مي نمايد(البته جلوي دوربين) و انشاالله قصدي جز كمك ندارند و فرض مي گيريم كه به دنبال شوي انتخاباتي هم نيستند. در علم مديريت اينگونه رفتارهاي بعد از عمل را مديريت آتش نشانها مي نامند يعني به جاي توجه به كنترل قبل از عمل كه همان برنامه ريزي است و علاج واقعه را قبل از وقوع تشخيص دادن؛ بعد از عمل و با بي عرضگي بدنبال تشريح وضعيت و توجيه آن هستند و اين نوع رفتارها در دنياي مديريت كاملاً منسوخ گرديده و بقول قديمي ها دو پول ارزش ندارد.

رويكرد دوم:اقدامات صورت گرفته توسط سازمان آتش نشاني و عوامل ذي مدخل:

آتش نشانان عزيز بعد از دو الي سه دقيقه خود را به محل حادثه رسانده و شروع به اطفاي حريق مي كنند و به حق از خود گذشتگي اين عزيزان را بايستي در تاريخ نوشت البته مي دانيم اين بزرگواران نيز در فضايي فعاليت مي نمايند كه در آن از ابزارهاي روز و استاندارد اطفاي حريق برخوردار نيستند (فيلمهاي گرفته شده نشاندهنده عمق عقب ماندگي سيستم اطفا حريق پايتخت يك كشور دارد) و با دست خالي به جنگ آتش وحشي مي روند كه زبانه هاي آن تا چند صد متر كشيده مي شود؛ از سوي ديگر به علم مهندسي نيز مجهز نشده ايم كه اين دو عامل مي تواند ضربه هاي مهلكي به انجام كار بزند و از طرف ديگر وقتي مطمئن هستيم ساختمان داراي سازه هاي فلزي است و امكان ريزش وجود دارد چرا اقدام به عمليات از بيرون ساختمان نكرده ايم و تعداد كثيري از آتش نشانانان را به داخل آتش رهسپار كرده ايم؟

در عكس و فيلمهايي كه توسط مردم گرفته شده است نشان مي دهد كه تا زمان ريزش كامل ساختمان ؛ كماكان مردم بنا به دلايل مختلف در داخل ساختمان در حال جولان هستند ، براي من سوال هست كه آيا روال اينچنين است كه آتش نشانان در حال خاموش سازي باشند و مردم هم داخل مجتمع در حال رفت و آمد باشند اين روال را از كجا آوره ايم؟! چقدر به اطلاعات روز دنيا در اين خصوص آشنا هستيم؟ تا آنجا كه دانش و اطلاعاتم به من كمك مي كند مي دانم در كشورهاي راقي براي اينگونه مواقع كليه واحدها و سازمانهاي ذي مدخل با توجه به هماهنگيهاي از قبل انجام شده در محل حضور پيدا كرده و هر كدام نقش خود را در محل حادثه ايفا مي كنند ؛ عملا با بستن خيابانها و مسدود نمودن راه براي مردم اجازه ورود به هيچ احدالناسي را نمي دهند ؛ جالب است كه طي گزارشاتي كه داده ميشد ذكر مي گردد كه كاسبان بزور وارد ساختمان شده و بدنبال چك و سفته خود مي گردند؟؟!! اين نشانه نظم و ساماندهي سازمانهاي ذي مدخل است؟

رويكرد سوم: نقش مردم و سطح فرهنگ جامعه

از ساعت 8 صبح مردم با ارائه گزارشات و گرفتن عكس و فيلم از اين رويداد درگير موضوع هستند ؛ هيچ كجاي دنيا مردم براي ديدن اينگونه حوادث خود را به خطر نمي اندازند و جان ديگران را هم با مخاطره روبرو نمي كنند ما را چه مي شود كه براي هر موضوعي وارد ميدان مي شويم ؛ از اعدامها گرفته تا گرفتن نذري تا سلفي گرفتنهاي مختلف در مجالس ترحيم و ….نمي دانم چرا مردم ما اين چنين شده اند از طرفي خود را مردم متمدن و با شعور با سطح فرهنگ بالا مي دانيم از طرف ديگر با هجوم به محل حادثه در ساختمان پلاسكو اجازه امدادرساني را نمي دهيم به جنبه هاي منفي حضور نمي انديشم انشاالله همه جهت كمك به حادثه ديدگان در منطقه حضور دارند وليكن اين حضور بسيار وحشتناك و خالي از خرد است ؛ در يكي از اين گزارشها آمبولانس از مردم خواهش مي كند كه اجازه بدهند حركت كند وليكن مردم در حال گرفتن فيلم و عكس هستند!1 ؛ صدا و سيماي معزز هم از مردم مي خواهد كه عكسها و فيلمهاي خود را ارسال نمايند احتمالاً بعد از بررسي به آنها جايزه خواهند داد!! هم اكنون كه اين مقال را با ناراحتي مي نويسم در گزارشها مي خوانم كه مردم قصد هجوم به محل حادثه را دارند و نيروهاي پليس جلوي آنها را گرفته اند ؛ همچنين شنيدم كه هنرپيشه ها نيز براي همدردي با آتش نشانها به منطقه عزيمت نموده اند ؛ حال يك گروه از مردم براي سلفي گرفتن با ايشان تقلا مي كنند؛ كه اين عين سفاهت است چه هنرمند باشيم و چه مردم عادي.گويي همه چيز دست به دست هم داده است كه اينچنين باشيم!!همه با هم زندگي زيبايي را تجربه مي كنيم كه به نوعي نادر است.

براي آينده اين كشور نگرانم براي مردمش براي آيندگان و كودكانمان بيشتر نگرانم مقامات ارشد مي فرمايند 40 درصد از ساختمانهاي تهران وضعيت مشابه ساختمان پلاسكو را دارند!! اين وضعيت بسيار اسف بار و دهشتناك است كسي نيست سوال كند براي ايمن سازي چه اقدامي انجام داده ايد؟مسئوليت ساماندهي اين ابنيه ها به عهده كيست؟ در تريبون نماز جمعه رئيس شوراي شهر مي فرمايند ساختمانها را مقاوم سازي كنيد تا شاهد اينگونه اتفاقات ناگوار نباشيم! باز ايشان نمي فرمايند كدام ساختمانها؟ و اينكه نقش شهرداري و شوراي شهر در انجام اين مهم چه بوده است؟ ناخودآگاه ياد اين جمله افتادم “از كرامات شيخ ما اين است شيره را خورد گفت شيرين است”.

عنوان اين مقال ر ااز يكي از خبرگذاريهاي تركيه گرفتم كه بسيار جالب بود:”11 سپتامبر ايران؛ ولي هواپيمايي وجود ندارد ؛ تروريستي وجود ندارد” كه نشان از ضعف مديريتي ما دارد.

علي ايحال داستان ساختمان پلاسكو با تمام فراز ونشيبهاي خود و با بي عرضگيها و ناشايستگيهاي مديريتي و با گرفتن جان گروهي از آتش نشانان فداكار و خدوم و مردم بيگناه به پايان رسيد وليكن زندگي به حركت خود ادامه مي دهد؛ از اين واهمه دارم كه اگر در آينده زلزله اي در تهران رخ دهد چه فاجعه وحشتناكي رخ خواهد داد ، نمي دانم هيچ كس به اين موضوع فكر نمي كند شايد فكر كردنش هم خوفناك باشد.

فقط مي توان گفت : اي گسلهاي تهران! تقاضاي عاجزانه دارم از جايتان تكان نخوريد ما دستمان از همه جا كوتاه است تنها به اميد رحم شماست.

ضمن تسليت به بازماندگان و خانواده هاي كشته شدگان اين حادثه كه يك فاجعه ملي است اميد است از اين حادثه ها درس بگيريم و در جهت اصلاح و بهبود تلاش نماييم و اگر نمي توانيم يا بلد نيستيم مديريت كنيم راه را براي افراد مدير و شايسته فراهم نماييم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *