اخيرا شركت گوگل در ابتكاري جالب، براي مادراني كه حداقل يك سال در گوگل كار كردهاند، هنگام به دنيا آمدن كودك، 18 هفته مرخصي با حقوق در نظر گرفته است. مرداني هم كه پدر ميشوند، در صورت داشتن يك سال سابقه كار، از 7 هفته مرخصي با حقوق بهرهمند ميشوند. البته اين تنها ابتكار گوگل نيست، بلكه اين شركت علاوه بر استراتژيهاي كسب و كار در استراتژيهاي منابع انساني نيز يكي از سرآمدان است.
آيا گوگل كه به تازگي ارزش برندش از مرز 100 ميليارد دلار گذشت، از ضررهاي مالي كه چنين اقداماتي بر شركت وارد ميكند، بيخبر است؟ آيا گوگل نميداند كه 18 يا 7 هفته مرخصي باحقوق چه خللهايي بر شركت وارد ميكند و آيا جز اين است كه گوگل در اقتصاد پيچيده جهاني و در صنعتي فعاليت ميكند كه پيشرفت در آن لحظهاي است و يك دم غافل ماندن به معني پس افتادن از رقباست؟
نه، بيشك گوگل و امثال آن، به خوبي ميدانند كه ضررهاي يك دقيقه عدم حضور كارمند بر سر شغلش چه ميزان است، اما بهتر ميدانند كه كارايي كارمندي كه احساس كرامت و بزرگواري در محيط كار كند، چند برابر كارمندي است كه به زور كار كند و دلي گرفته از محيط داشته باشد.
ماه گذشته، كنفرانسي مديريتي در مالت برگزار شد كه محور اصلي آن، تاكيد بر اين مطلب بود كه شركتها نبايد بين سياستهاي ارتقاي زندگي كاركنان و سياستهاي كسب و كار مرزي بكشند. آنها بر اين باور بودند كه در بسياري موارد، تاثير سياستي كه منجر به ارتقاي سطح زندگي كاركنان و ميزان رضايتمندي آنان ميشود، بسيار بيشتر از سياستهاي روزبهروز كسب و كار است؛ پس اينجاست كه مديريت بيش از آنكه علم باشد، هنر است، زيرا درك انسانها و درك اينكه سرنوشت كسب و كار چيزي جدا از سرنوشت انسانها نيست، نياز به نبوغ هنري دارد، زيرا اين افراد هستند كه بايد سياستهاي كوتاه و بلندمدت كسب و كار را اجرا كنند.
در واقع ميتوان گفت كه ميان موفقيت يك كسب و كار و درجه رضايتمندي كاركنان همه سطوح از محيط كاري و احساس آنها از كرامت و احترام در محيط، نسبت مستقيم و همبستگي بالايي وجود دارد.
در نهايت اينكه شركتهاي سرآمد به كاركنان خود اجازه ميدهند كه با پرداختن به آنچه دلخواه آنهاست و سپس ايجاد جوي احترام آميز در سازمان، نه تنها به جامعه بشري خدمت كردهاند، بلكه موفقيت كسب و كار خود را نيز تضمين ميكنند.
http://www.imi.ir/tadbir/tadbir-205/sandr-205/3.asp