خاک بر سر آن استاد دانشگاه!

امیرکبیر و مهترین اصلاحاتی که در ایران انجام داد
ژانویه 10, 2019
کتاب «نگرش من و چالشهای برتری»
فوریه 17, 2019

اگرچه امروز روز نکوداشت است و روز نق زدن و نقد کردن نیست، اما من می خواهم از خودم و از استادانی که اینجا نشسته اند انتقاد کنم. دکتر باقری گفتند که اوضاع معلمان و استادان دانشگاه خوب نیست. اوضاع بدتر از آنی است که ایشان به آرامی خواستند بگویند. … ایشان به شوخی گفتند که نسل آقای دکتر مهرمحمدی در حال منسوخ شدن است، اما اجازه دهید که بر اساس تحقیقات نشان دهم که این گفته شوخی نیست.

در کتاب «مطالعه دگرگونی فرهنگی در سه نسل دانشگاهی» سه نسل از اساتید دانشگاه هایی مثل تهران، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تربیت مدرس و مانند آن مطالعه شده اند. خلاصة این پژوهش این است که هر چقدر به امروز نزدیک می شویم، جنبه های منشی و اخلاقی استادان از جهات گوناگون بدتر می شود.

میزان سرمایه های فرهنگی، اخلاقی و منشی استادان روز به روز در حال کاهش است. استادان جوان تر از لحاظ شناختی وضعشان بهتر است. بیشتر زبان انگلیسی می دانند، بیشتر نرم افزار می شناسند، بیشتر به قوانین و قواعد و فوت و فن های استاد شدن آشنا هستند. روزمه های بزرگ دارند! پر از کتاب و مقاله! آت و آشغال ها را ریخته اند در رزومه هایشان! رزومه ای دارد به طول پنجاه متر، پانصد مقاله دارد، هفتصد مقاله دارد و هنوز چهل و پنج سالش نشده استاد تمام می شود.

خیلی از شاگردان من استاد شده اند در حالی که من پنج سال است دانشیار شده ام! این فاجعه است! این ابتذال است! باید گریه کنیم! صادقانه می گویم باید گریه کنیم!

دیروز گزارش فرهنگی سال از خانم فاطمه جواهری، به نام «سیاست فرهنگی در وزارت علوم» به دستم رسید. اوضاع دانشگاه ها بخصوص استادان و دانشجویان به‌ویژه تحصیلات تکمیلی، به لحاظ منش، قابلیت ها و عادت های تفکر انتقادی، گوش دادن، شنیدن، صحبت کردن، صداقت، و ارزش های وجودی که انسان دانشگاهی باید داشته باشد بسیار اسفبار است. بسیار اسفبار!

امیدوارم این کتاب منتشر شود تا اساتید بدانند در دانشگاه ها و آموزش عالی کشور چه اتفاقی افتاده است. مقاله ای خودم نوشته ام که به زودی منتشر می شود، در زمینه «سواد آکادمیک».

متاسفانه باید بگویم که بیش از ۵۰ درصد از اساتید ما سواد خواندن و نوشتن ندارند. این طبیعی است. وقتی آزمون بین المللی پرلز نشان می دهد که در «درک مطلب» ما از افغانستان نیز عقب تریم، همین ها کرور کرور دکترا می گیرند. از ۵۰ کشور در ۲۰۱۶ ما چهل و پنجمی هستیم.

چرا لقب استاد و دکتر را رایگان به این و آن اهدا می کنیم؟ این ظلم به مقام علم و دانش است که به بسیاری از اساتید دانشگاه می گوییم استاد و دکتر. این بی احترامی و ظلم است به ناموس علم و اخلاق و بشریت.

آنهایی که این القاب را گرفته اند مقصر نیستند. سیستمی باید پاسخگو باشد که کرور کرور دکتر و استاد تربیت می کند. آیین نامه ارتقاء، سیستم پاداش دهی و نظام کنترل کیفیت باید پاسخگو باشد! سیستم سیاسی و مدیریتی باید پاسخگو باشد!

دانشگاه فقط متن نیست، منش هم هست! کتاب «دانشگاه به سوی فضیلتِ» جان نیکسون را بخوانید. استدعا می کنم بخوانید! گزارش خانم دکتر جواهری را بخوانید تا ببینید چه اتفاقی در دانشگاه های کشور افتاده است. دزدی کردن هنجار دانشگاه است! استثمار دانشجو هنجار دانشگاه است! قانون است!

استادی که هیچ سهمی در نوشتن مقاله ندارد در نهایت بی شرمی نام خودش را بر روی مقاله و کتاب می آورد! هزار نوع ناهنجاری در دانشگاه ها به نام قانون اعمال می شود! …

«اصالت» حلقه گمشده آموزش عالی ما شده است. چرا همه ما ساکتیم؟ منش مهمتر از متن است، مهمتر از مقاله است. این چه سیستمی است که به انسانیت انسان احترام نمی گذارد اما به مقاله احترام می گذارد؟

طبیعی است که آدم‌ها عصبی باشند. من نسبت به آن آدمی که خیلی خونسرد است تردید دارم که چطور این همه بحران، این همه تعارض، این همه نابرابری را می بیند، ولی خیلی آرام و متین و شیک راه می رود تا به ایشان بگویند آقای دکتر! خاک بر سر آن استاد دانشگاهی که ظلم و نابرابری را می بیند، فساد را می بیند …. و دلش خوش است که به موقع ارتقاء گرفته است و چهل سال نشده استاد تمام شده است. خاک بر سر آن استاد دانشگاه که رزومه آن لاین گذاشته است با ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰ مقاله … و خاک بر سر آن سیستم دانشگاهی!

شاد باشید!

دکتر نعمت الله فاضلی
در برنامه نكوداشت دكتر محمود مهرمحمدي/ ۱۳ بهمن97

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *