چرا مدیران عامل به ندرت اخراج می‌شوند؟

دولت و رفاه اجتماعي
می 27, 2011
تفكر ناب چيست و چه اصولي دارد ؟
می 27, 2011

«لوک تایلر» استاد امور مالی دانشگاه وارتون‌ اين گفته را بارها شنیده است که «هيات‌های مدیره اغلب در برکناری مدیران عامل موفق نیستند».

او می‌گوید: «زمانی که با دوستانم (خارج از محیط مالی) صحبت می‌کنم و مطبوعات عامه پسند را می‌خوانم در کمال تعجب متوجه می‌شوم که مدیران اجرایی نسبتا کم اخراج می‌شوند. طبق اطلاعات موجود از فهرست مدیران عامل در مجله Fortune‌، به طور متوسط تنها 2 درصد از مدیران سالانه از کار بر کنار می‌شوند، اما در حال حاضر هیچ معیاری جهت قضاوت در مورد زیاد و کم بودن‌اين رقم وجود ندارد.

«تایلر»‌اين سوال که چرا مدیران عامل به ندرت اخراج می‌شوند را عنوان کرده است‌، اما هدف او از مطرح کردن چنین سوالی‌، ارائه طرحی جهت تصمیم‌گیری براي اخراج مدیران عامل و اعمال شدت عمل در محیط کار می‌باشد. در طرح پیشنهادی وی اخراج مدیران دارای دو هزینه بود: 1) هزینه‌های مستقیم مانند تسویه حساب 2) هزینه‌ای که او آن را هزینه دفاعی می نامد که شامل هزینه‌های ناملموسی است که فقط اعضای هيات مدیره با آن سرو کار دارند و برای سهامداران قابل درک نیست‌. برای مثال یک ارتباط شخصی بین اعضای هيات مدیره و مدیران عامل وجود دارد. هزینه‌های دفاعی باعث مي‌شود که هيات مدیره بر خلاف میل سهامداران‌، مدیران عامل را بر کنار نکنند. به طور خلاصه‌، باید محیط کاری بر اساس عملکرد مدیران فراهم کنیم که به جای عزل تعداد کثیری از مدیران عامل عالی رتبه تنها تعداد کمی از آنها را اخراج کنیم. بر اساس طرح پیشنهادی «تایلر» هزینه دفاعی به منظور اخراج هر مدیر به طور متوسط یک میلیارد دلار است که‌اين مبلغ به مراتب بیشتر از 300 میلیون دلاری است که در هزینه‌های مستقیم صرف مي‌شود.

«تایلر» تاثیر تعویض مدیران عامل ارشد را بر حرفه شان مورد بررسی قرار نداده بود‌. با‌اين حال در نمونه پیشنهادی، پیش‌بینی می‌کند اگر هزینه دفاعی صفر باشد (به‌اين معنا که اخراج مدیر اجرایی تنها با هزینه‌های مالی همراه باشد و نه عواقب ناملموس) میزان اخراج سالانه مدیران در بازار سهام S&P500 از 2 به13 درصد افزایش پیدا می کند که ‌اين امر موجب کاهش 3 درصدی ارزش سهام S&P500 می‌شود. «تایلر» خاطرنشان می‌کند که میزان بالای اخراج مدیران عملا موجب شده است که افراد با استعداد پا در عرصه مشاغلی به جز مدیریت بگذارند.
او می‌گوید: «افراد کمتری به دنبال چنین شغلی (مدیرعاملی) هستند.» تحقیقات نشان می‌دهد‌، هنگامی که مدیرعاملی از کار بر کنار مي‌شود‌، تاثیر زیادی بر آينده حرفه‌اي او وارد مي‌شود‌. برای مثال‌، با توجه به مطالعات اخیر‌، زمانی که مدیری مسوولیت مدیریت شرکت دیگری را به عهده می‌گیرد‌،‌اين شرکت به مراتب حدود 90 درصد از محل کار پیشین او‌، کوچک‌تر است و درآمد وی هم به طور قابل توجهی کمتر می‌باشد. «تایلر» پیشنهاد می‌دهد‌، با تحت فشار قرار دادن مدیران از سوی هيات مدیره‌، مدیران تمایل کمتری به ریسک کردن از خود نشان می‌دهند و‌اين ابتکاری است که عملکرد همکاری را برای مدت طولانی تعدیل می‌کند.
کار «تایلر» دارای دو بخش مجزا بود. ابتدا‌، ارائه طرحی به هيات مدیره جهت تصمیم‌گیری و برکناری مدیران عامل‌. تکمیل‌اين طرح پیچیده که چهار سال به طول انجامید‌، شامل عواملی مانند سوددهی شرکت در مقابل صنعت‌، توانایی مدیر و هزینه‌های مربوط به جایگزینی او بود‌. تمام اجزاي ‌اين طرح قابل ارزیابی بودند از جمله هزینه‌های واقعی جایگزینی مدیر که شامل تسویه حساب یا بازنشستگی‌، حق‌الزحمه شرکت‌ها به منظور یافتن مدیران‌، هزینه تعلیق و هرگونه هزینه‌ای در ارتباط با برکناری و تعویض مدیر که بر سود شرکت تاثیر می‌گذارد‌، بود.

تایلر برای یافتن هزینه‌های دفاعی ناملموس به اطلاعات قوی در زمینه بر کناری مدیران احتیاج داشت‌. از آنجا که هیچ گونه پایگاه اطلاعاتی در‌اين زمینه وجود نداشت‌، اولین گام‌، یافتن علت ترک مدیران و مطالعه پرداخت غرامت به آنها در فهرست 500 مدیر برتر در مجله فوربز‌، بین سال‌های 1970 تا 2006 بود. «تایلر» تحقیقات دقیق‌تری انجام داد تا متوجه دلیل ترک مدیران شود که اخراج شده اند یا خود اقدام به ترک شرکت کرده‌اند‌. او داستان‌های وال استریت ژورنال را پیرامون اخراج مدیران بررسی کرد. بدیهی است هيات مدیره اگر علت ترک‌، اخراج بود همان‌طور آن را لحاظ می‌کرد. «تایلر» برای تعداد کمی از موارد مشخص، مجموعه‌اي از معیار‌ها را مورد استفاده قرار داد تا متوجه علت رفتن مدیران از شرکت شود. برای مثال اگر مدیری در لیست مدیران اخراجی قرار می‌گرفت یا مسائلی همچون مرگ‌، سلامتی یا قبول موقعیت در شرکت دیگری مطرح نبود مطمئنا فرد اخراج شده بود.

«تایلر» از چنین اطلاعاتی برای ارائه طرح خود استفاده کرد. طبق آمار از 500 مدیر عامل درج شده در فهرست مجله Fortune‌، حدود 2 درصد سالانه به کار خود پایان می‌دهند. «تایلر» متوجه هزینه‌ای شد که هيات مدیره صرف برکناری مدیران می‌کند. او می‌گوید: «هيات مدیره به نحوی رفتارمی‌کند که در آخر اخراج در حدود 3/1 میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت، اما تحقیقات نشان می‌دهد كه به طور ملموس حداکثر مبلغ 300 میلیون دلار هزینه صرف‌ اين‌کار شده است که ‌اين مبلغ نه تنها شامل هزینه‌های تسویه حساب و کاریابان است بلکه تمامی تغییرات‌، تاثیر مستقیمی برسود شرکت می‌گذارد‌. به عنوان مثال حتی بسیاری از تیم‌های مدیریتی عالی با ورود یک مدیر جدید‌، دستخوش تغییرات و جایگزینی می‌شوند. زمان زیادی طول می‌کشد تا گروه جدید روابطی در داخل و خارج از شرکت برقرار کرده و استراتژی جدیدی اتخاذ کند.

تیم جدید علاوه بر صرف زمان‌، هزینه سنگین یک میلیارد دلاری دارد که قابل پیش‌بینی نبوده است‌. به گفته «تایلر» ‌اين مبلغ هزینه شخصی است که اعضای هيات‌مدیره که سبب برکناری مدیر شرکت شده‌اند باید با صرف زمان و تحمل استرس ناشی از تغییرات مدیریتی به دلیل تعویض مدیر عامل بپردازند‌. مدیران هم با ترک شرکت و دوستان خود به نوعی با شکست مواجه می‌شوند. یکی دیگر از عوامل شاید‌اين واقعیت باشد که اعضای هيات مدیره به اندازه مدیران عامل علاقه‌اي به افزودن ارزش سهامداران ندارند. «تایلر» در طرح پیشنهادی خود به تجزیه و تحلیل آن دو مورد می‌پردازد تا متوجه برتری یکی از عوامل شود‌. هر دو عامل باعث بی میلی مدیرعامل در انجام وظایف خود و در نتیجه برکناری او می‌شوند.

‌آيا هيات مدیره به اطلاعات مهم نیاز دارد؟
زمانی که زمان‌های متفاوت یا ابعاد شرکت را مورد مطالعه قرار می‌دهیم موضوع تا اندازه‌ای تغییر می‌کند. «تایلر» به هنگام بررسی بخش بزرگ‌تری از شاخص S&P500 متوجه شد که هزینه دفاعی نزدیک به صفر و در واقع اندکی هم منفی است. چرا تفاوت بین شرکت‌های بزرگ و کوچک وجود دارد؟ احتمالا مدیران در شرکت‌های بزرگ‌تر از شهرت بیشتری برخوردارند و اهمیت بیشتری به‌اين موضوع می‌دهند و به همین دلیل مدیران مایلند که مدیران‌عامل را تنها در شرایط دشوار اخراج کنند.
«تایلر» همچنین متوجه شد دفاع از سال 1990 تا 2006 در مقایسه با سال‌های گذشته پایین‌تر آمده است که تا اندازه‌ای به دلیل فعالیت سهامداران طی دو دهه گذشته می‌باشد که تعجب‌آور هم نیست و کاهش میزان دفاع خبر خوبی است.

یکی از یافته‌های «تایلر» که ظاهرا با واقعيت مغایرت دارد ‌اين است که میزان سود شرکت‌، معیار صحیحی برای برکناری یا ادامه فعالیت یک مدیرعامل به شمار نمی‌رود. مطبوعات عامه‌پسند‌، ‌اين سوال را مطرح می‌کنند «چگونه مدیرعاملی که ضرر مالی هنگفتی به شرکت وارد کرده‌، همچنان می‌تواند جایگاه خود را حفظ کند؟» به گفته «تایلر» علاوه‌بر میزان سود‌، هيات مدیره عوامل دیگری همچون نحوه گذراندن زمان یک مدیر عامل‌، تغییرات سهم بازار در شرکت‌، پروژه‌های جدید کاری که ممکن است هنوز به کسب درآمد کمکی نکرده باشند را برای ارزیابی مدیر عامل در نظر می‌گیرند.
او می افزاید توجه بیش از حد به ‌اين عوامل منطقی به نظر می‌رسد، زیرا شایعه‌های زیادی پیرامون مبلغ سود وجود دارد از جمله اتهامات وارده به حسابداری و سایر عواملی که از کنترل مدیر عامل خارج است.

طبق گفته «تایلر» در حقیقت تاثير حذف هزینه دفاعی یک میلیارد دلاری در سود آوری شاخص S&P500 بسیار جزئی است. روی هم رفته حذف چنین هزینه‌اي‌، به دو دلیل باعث افزایش سود‌دهی 5 درصد در شاخص S&P500 مي‌شود. اول‌، حتی با وجود حضور هيات مدیره جدی‌تر‌، مدیران عامل بی‌لیاقت پیش از بر کنار شدن می‌توانند به شرکت ضرر برسانند. دوم‌، اگر هيات مدیره اغلب مدیران اجرایی را اخراج کنند‌، هزینه‌های مستقیم در ارتباط با تغییر مدیران ( تسویه حساب و مسائلی از‌اين قبیل) افزایش می‌یابد. «تایلر» خاطر نشان می‌کند احتمالا از زمان اخراج مدیران بی‌کفایت شاهد ضرر مجدد خواهند بود. درحال حاضر که اکثر هيات‌های مدیره‌، طرفدار مدیران فعال و پرکار هستند تنها به دلیل بد بودن و نه افتضاح بودن، مدیران بیش از حد اخراج می‌شوند. ‌اين بدین معنی است که به دلیل تغییرات کارآیی عالی شرکت‌، بسیار کم دستخوش تغییرات مي‌شود. سهامداران به منظور اخراج مدیران عامل باید هزینه هنگفتی بپردازند، زیرا یافتن جایگزین مناسبی برای مدیر هزینه دارد‌، در ضمن سهامداران همیشه علاقه‌مند به اخراج مدیرعامل بی‌تجربه و مهارت نیستند. یکی از مسائل پیچیده‌ايی که هيات مدیره با آن سر و کار دارد ‌اين است که نمی‌توانند به طور مستقیم توانایی‌های مدیران‌عامل را مشاهده کنند، اما به مرور زمان در ‌اين باره اطلاعاتی به‌دست می‌آورند. هيات مدیره پس از ارزیابی توانایی و قابلیت‌های مدیر تصمیم می‌گیرد که او را نهایتا با مدیر عامل جدید با توانایی‌های نامشخص جایگزین کند یا خیر؟

«تایلر» می‌گوید: «نتایج طرح پیشنهادی وی نکات مهمی را در اختیار برخی از اعضای هيات مدیره می‌گذارد که از طرف سهامداران خشمگین (به دلیل پرداخت حقوق مدیر اجرایی) تحت فشار هستند. به خصوص هيات مدیره شرکت‌های بزرگ‌تر که ادعا می‌کنند بیشتر از سایر شرکت‌ها نسبت به برکناری مدیران بی‌کفایت حساس هستند. (جایی که هزینه دفاع نزدیک به صفر می‌باشد) اعضای چنین هيات مدیره‌اي می‌توانند در برابر چنین خشمی با ارائه مدرکی دال بر تعداد اخراج مدیران در برابر سهامداران از خود دفاع کنند. همچنین استدلال کنند که مدیران اجرایی به ندرت اخراج می‌شوند، زیرا زمان زیادی طول می‌کشد تا به توانایی‌های مدیران اجرایی پی‌ببرند و سهامداران هم باید هزینه هنگفتی بپردازند.

مترجم: هوتسا عسکری نسب

منبع : WHARTON

]]>

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *