استراتژي چيست؟

دولت ديجيتال
می 27, 2011
مديريت دولتي نوين و توسعه پايدار
می 27, 2011

واژه «استراتژي» (Strategy) كه اكنون در زبان فارسي از آن به «راهبرد» تعبير مي شود مفهومي است كه از عرصه نظامي نشأت گرفته و بعداً در ساير عرصه ها از جمله اقتصاد، تجارت و به ويژه عرصه سياست و مملكت داري از كاربرد زيادي برخوردار شده است. ريشه واژه «استراتژي» واژه يوناني «استراتژيا» (Strategia) به معناي «فرماندهي و رهبري» است. اكنون معناي ساده استراتژي عبارت است از يك طرح عملياتي به منظور هماهنگي و سازماندهي اقدامات براي دستيابي به هدف. در عرصه نظامي استراتژي عموماً به نقل و انتقال نيروها در پشت جبهه جنگ و در جبهه قبل از درگير شدن با دشمن است. وقتي كه نيروهاي نظامي در جبهه با نيروهاي دشمن درگير مي شوند اين ديگر تاكتيك است و نه استراتژي. در دوران گذشته به ويژه در عصر جنگ هاي ناپلئوني تمايز آشكاري بين استراتژي و تاكتيك وجود داشت و استراتژي به آنچه در پشت جبهه مي گذشت مربوط و تاكتيك به هدايت جنگ در عرصه نبرد. از ابتداي قرن بيستم با ظهور واژه «خط مشي و سياست ملي» استراتژي در جايگاهي بين تاكتيك و سياست ملي قرار گرفت. اين وضعيت موجب شد تا تعاريف سياست ملي، استراتژي و تاكتيك در دوران جنگ جهاني اول كه از گستردگي زيادي برخوردار بود و كشورهاي درگير مجبور به نبرد در چند جبهه بودند ناكارا جلوه كند. در پاسخ به اين امر واژه و مفهوم جديدي يعني واژه «استراتژي كلان» (grand strategy) ظهور كرد كه در واقع به نوعي تركيب مفهوم استراتژي و سياست ملي بود. استراتژي كلان مفهومي بود كه در چارچوب آن استراتژي هاي بخشي همچون استراتژي نظامي، استراتژي اقتصادي، استراتژي سياسي و استراتژي تجارت كشور قرار مي گرفت. مفهوم استراتژي در عرصه سياست از كاربرد زيادي برخوردار است. كارل فون كلازوتيز كه از استراتژيست هاي بزرگ جهان بوده گفته است جنگ ادامه سياست به شيوه هاي ديگر است. بر همين اساس در گذشته وقتي سياست تبديل به شيوه هاي نظامي شد و استراتژي لقب مي يافت بعداً خود واژه استراتژي براي برنامه سياسي كلان كشور مورد استفاده قرار گرفت. امروزه علاوه بر فرماندهان نظامي و سياستمداران، دست اندركاران امور تجاري، اقتصاددانان، كارفرمايان عرصه صنعت نيز داراي استراتژي هستند. حتي افراد عادي نيز در زندگي روزانه خود از استراتژي هاي مختلف همچون كاهش هزينه، كاهش وزن و… سخن مي گويند. البته در اينجا استراتژي به مفهوم هدف نيست بلكه اقدامات و برنامه هايي براي نيل به اهداف از قبل تعيين شده، مي باشد. استراتژي چگونگي دستيابي به اهداف را مشخص مي كند و به اين كه اهداف چه چيز هستند يا چه بايد باشند يا چگونه بايد تعيين شوند كاري ندارد. در واقع استراتژي يك عنصر در يك ساختار چهار بخش است: اولين بخش اهدافي كه بايد به آنها دست يافت مي باشد. دومين بخش استراتژي هاي موردنظر براي دستيابي به آن اهداف چگونگي تخصيص منابع براي اين منظور است. سومين بخش تاكتيك ها به مفهوم استفاده عملي از منابع اختصاص يافته مي باشد. سومين بخش خود منابع و راه ها و روش ها هستند. بر اين اساس استراتژي معمولاً شكاف بين اهداف و تاكتيك ها را پر مي كند.

]]>

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *